کسوف ( خورشید گرفتگی )

خورشیدگرفتگی یا  کُسوف به انگلیسی( Solar eclipse)   هنگامی رخ می‌دهد که سایه ماه بر بخشی از زمین بیفتد و در نتیجه در قسمت‌هایی از کره زمین، قرص ماه قسمتی از قرص خورشید یا تمامی آن را از دید ناظر زمینی بپوشاند.  ( برای فهمیدن بهتر مطالب این بخش , بخش خسوف را مطالعه کنید )  
خورشید گرفتگی یکی از زیباترین پدیده های طبیعت است . افراد بیشماری هستند که برای این پدیده نادر لحظه شماری می کنند و هزینه های سفر به اقصی نقاط جهان را برای چند لحظه دیدن این پدیده زیبا می پردازند. در این قسمت در مورد این پدیده زیبا توضیح می دهیم .

۱- خورشید گرفتگی های ایران  

قبل از توضیح در مورد خورشید گرفتگی بهتر است یک خاطره از خورشید گرفتگی برای شما نقل کنم این خاطره مربوط به خورشید گرفتگی ۲۰ مرداد ۱۳۷۸ می باشد . که آخرین خورشید گرفتگی قرن ۲۰ بود و در مناطق بسیاری از ایران قابل رویت بود . خورشید گرفتگی بعدی در تاریخ ۳۰ اسفند ماه ۱۴۱۲ هجری شمسی در ساعت ۱۶ و ۳۷ دقیقه به وقت ایران اتفاق خواهد افتاد که در جای خود توضیح خواهم داد .

۱) خاطره خورشید گرفتگی ۲۰ مرداد ۱۳۷۸

بالاخره روز موعود فرا رسید روزی که بعد از ۲۰ سال انتظار می توانستیم یکی از شگفت انگیز ترین پدیده های طبیعت را ببینیم . بسیار هیجان زده شده بودم دیشب تا صبح نخوابیدم ولی با این حال ابدا احساس خواب آلودگی نمی کردم .
صبح سری به اطراف گلستان کوه ( گلستان کوه منطقه ای در اطراف خوانسار است که در اردیبهشت پر ازگل های لاله واژگون می شود ) زدیم تا ببینیم خارجی ها و دانشمندانی که می گفتند درگلستان کوه اردو زده بودند هستندو یا نه که هیچی ندیدیم و فقط از یک نفر پرسیدیم که هیچ نمی دانست . و حتی از کسوف هم خبری نداشت .  
از ساعت ۱۲ به بعد هوا کم کم ابری شد و ما بشدت نگران بودیم و من هم بشدت عصبانی و کلافه شدم که ای ددم وای اگه هوا ابری بشه هیچی نمی توانیم ببینیم . (دیشب هواشناسی نوید هوای خوبی را داده بود … تلویزیون هم وعده داده بود تمام مراحل کسوف را به صورت زنده پخش کند و برنامه های ویژه ای هم گذاشته بودند )
حوالی ساعت ۲ باز هم ابرها کمتر شدند ولی هنوز نگرانی وجود داشت بعد از نماز همه بی زوق ها  رفتند خوابیدند انگار نه انگار این مهمترین رویداد نجومی قرن بیستم ( و بهتر بگوئیم هزاره دوم ) است و تا سال۱۴۱۲ (۲۰۳۳) يعنی۳۴  سال دیگر همچین پدیده ای را نمی توانیم ببینیم (تازه اگه تا اون موقع زنده باشیم) ساعت ۱۰و ۳ که باید گرفتگی شروع می شد خورشید پشت ابرها رفت و من ناراحت شدم ولی تا ساعت ۱۵ و ۳ که خورشید از پشت ابرها در آمد دیدم گرفتگی اندکی پیش رفته ( با عینک مخصوص که این روزها همه جا می فروشند نگاه کردم ) دویدم به همه خبر دادم و بزرگترها غر زدند و بچه ها کنجکاوانه می خواستند ببینند که داداشم به خاطر این که بهتر در فضای باز خارج از شهر ببینیم و فکر می کرد سمت وانشان ( از روستاهای خوانسار ) هوا صاف تر است همه را سوار کرد تا سریع به سمت وانشان برویم و از روی کوه وانشان کسوف را ببینیم ( در این حالت پدیده هجوم سایه را هم می توانستیم ببینیم ) ولی بین راه تعغیر عقیده داد و دم قودجان گفت یه سمت ویس برویم و از بلندی های نرسیده به خشکرود ببینیم. بنابراین به سمت جاده ویس راه افتادیم و در مکانی که روبروی یک مرغداری بود از تپه بالا رفتیم و بالای تپه مستقر شدیم . من هم از اینکه به مکانی رفتیم که هم روی بلندی بود و به همه جا مسلط بود و هم آنجا ابری نبود (درحالی که به وضوح دیده می شدخوانسار ابری شده) خوشحال بودم .
ساعت از چهار گذشته بود و با آن که بیشتر خورشید گرفته بود ولی تاریکی هنوز محسوس نبود و حالتی مانند غروب راداشت ولی هرچه به کسوف کامل نزدیکتر می شدیم نورخورشید رنگ پریده تر می شدانگار از پشت ابر نورافشانی  می کندحتی وقتی هلال نازکی مانده بودباز هم تاریکی محسوس نبود (با این حال آسمان کمی تیره و ترسناک شده بود) طبیعت و محیط وحشتناک شده بود مانند این بود که در دنیای دیگری هستیم هوا حالتی بین غروب و اذان داشت ولی محیط بکلی با آن موقع فرق داشت .
در آخرین دقایق قبل از کسوف کامل نوارهای سایه را توانستم ببینم هرچند تصاویر هلالی را ندیدم (نوارهای سایه – تصاویر هلالی – هجوم سایه – دانه های تسبیح بیلی – اثر حلقه الماس پدیده هائی هستند که در آخرین دقایق و ثانیه های کامل گرفت کامل اتفاق می افتند و تاج بعد از کامل شدن کسوف دیده می شود ) ناگهان بسرعت هوا تاریک شد. همان پدیده هجوم سایه و باد خنکی هم وزید و ناگهان فریاد زدم ستاره ها و تعدادی ستاره هم در آسمان دیده شدند . چنان غرق تماشا شدم که انگار به بهشت رسیده ام از دور شهر را می دیدم که مردم چراغ ها را روشن کرده بودند ( درست مانند شب نه این که در تاریکی بیرون بیایند و کسوف را تماشا کنند) تاج خورشید با تمام عظمتش شروع به درخشش کرد با شعاع های رنگی در اطراف خورشید سیاه شده ( به نظر من خورشید شش ضلعی می آمد ) و بسرعت همه چیز تمام شد ولی قبل از آن درست در آخرین مرحله که خورشید شروع به باز شدن کرده بود توانستم حلقه الماس را ببینم ( حلقه الماس دو دفعه دیده می شوددرست قبل ازگرفتگی کامل وقبل از شروع بازشدن خورشید) بعد همه چیز از نو تکرار شد و خورشید شروع به بازشدن کرد و ما هم به خانه برگشتیم . بعدا فهمیدم اگر خانه می ماندیم هوا هم ابری می شد و نمی توانستیم هیچکدام از پدیده های فوق را ببینیم . باید خیلی از داداش ممنون باشیم که در آخرین ساعت ما را برداشت و به مکان مناسبی برد .

 شکل شماره ۱ – مکان کسوف۲۰ مرداد ۱۳۷۸( جاده ویس ) خوانسار

 

  شکل شماره ۲ – شروع گرفتگی : کسوف  ۲۰ مرداد ۱۳۷۸

 

  شکل شماره ۳ – میانه های گرفتگی : کسوف  ۲۰ مرداد ۱۳۷۸

 

 شکل شماره ۴ – آخرین لحظات گرفتگی : کسوف  ۲۰ مرداد ۱۳۷۸

 

۲) خورشید گرفتگی ۳۰ اسفند ماه ۱۴۱۲

بعد از خورشید گرفتگی ۲۰ مرداد ۱۳۷۸خورشید گرفتگی کلی که در ایران رخ می دهد در آخرین لحضات سال ۱۴۱۲ می باشد که در اینجا شرح مختصری در مورد آن خواهیم داد .

در تاریخ ۳۰ اسفند ماه سال ۱۴۱۲خورشیدی (برابر با ۲۰ مارس ۲۰۳۴ میلادی ) یعنی حدود یک ساعت و نیم قبل از تحویل سال در شهرهای جنوبی ایران ( فارس و یزد و همچنین قسمت هائی از خراسان ) رخ خواهد داد . ساعت و زمان دقیق شروع و پایان گرفتگی البته در مورد هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت می باشد . در ساعت ۱۳:۳۵ دقیقه اولین نقطه از کشورمان که نیمسایه ماه به آن وارد می شود جزیره خارک خواهد بود .
اوج خورشیدگرفتگی در تخت جمشید در ۱۵:۰۳:۲۶ رخ خواهد داد. در این هنگام سمت خورشید ۲۴۳ درجه و ارتفاع آن ۳۸ درجه است. خورشید گرفتگی کامل در تخت جمشید ساعت ۱۵:۰۴:۵۳ پایان می یابد و خورشید گرفتگی جزئی نیز در ۱۶:۱۵:۰۸ به پایان می رسد تا یکی از باشکوه ترین کسوف های تاریخ را برای همیشه در ذهن جهانیان ثبت کند . از ویژگی های جالب این کسوف همزمان شدن کسوف با بزرگترین جشن ایرانیان یعنی نوروز می باشد .
در محل باستانی تخت جمشید درست ۱۵:۲ قبل از تحویل سال نو این پدیده زیبا رخ می دهد. و از این رو بهترین فرصت می باشد تا در کنار محل باستانی تخت جمشید این پدیده زیبا را شاهد بوده و ترتیب یک جشن ملی را بدهیم .
در مکان های مختلف ایران نیز در ساعات مختلف مشاهده می شود در شکل شماره ۵ نقشه مناطقی که سایه ماه از آنها عبور خواهد کرد به تصویر کشیده شده است .

شکل شماره ۵ – خورشید گرفتگی ۱۴۱۲ در ایران

۳) خورشید گرفتگی ۲ مرداد ماه ۱۴۷۲

خورشید گرفتگی بعدی در ایران در سال۱۴۷۲(۲۳ ژوئیه ۲۰۹۳میلادی) اتفاق خواهد افتاد . این خورشید گرفتگی از نوع حلقوی بوده و حداکثر زمان آن ۵ دقیقه و ۱۱ ثانیه خواهد بود .
این خورشید گرفتگی ۶۰ سال بعد از خورشید گرفتگی ۱۴۱۲ اتفاق خواهد افتاد . بنابر این خورشید گرفتگی ۱۴۱۲ را از دست ندهید .

۲– افسانه های کسوف  

همچنان که در بخش خسوف شرح دادیم ( مراجعه کنید به بخش خسوف  از همین سایت ) باورها و افسانه های مختلفی در مورد کسوف هم وجود داشته و هنوز هم در جاهای مختلف به آنها اعتقاد دارند . ولی در مورد خورشید گرفتگی این باورها بسیار شدیدتر بوده چون خورشید اهمیتی بسیار بیشتر از ماه داشته , تاریک شدن هوا در روز روشن و ترس برنگشتن روشنائی به اندازه کافی برای مردمی که سازوکار آن را نمی دانستند وحشتناک بوده که داستان هائی سراسر خرافی در مورد آن بنویسند . در اینجا به تعدادی از این داستان ها می پردازیم .

۱) دزدها و خورشیدخوارها

این داستان در چین، ویتنام، منطقه ی اسکاندیناوی، آمریکای شمالی و خیلی های دیگر با قدری تفاوت وجود دارد .
در چین باستان اعتقاد بر این بود که یک قورباغه گرسنه وجود دارد که لقمه ای از خورشید را نوش جان می کند و بعد به سراغ ماه می رود به همین دلیل بعد از خورشید گرفتگی ماه گرفتگی اتفاق می افتد .
وایکینگ های اسکاندیناوی اعتقاد داشتند گرگی در آسمان وجود دارد که به همین ترتیب ماه و خورشید را می خورد
بومیان کالیفرنیا اعتقاد داشتند این یک خرس است که ابتدا  خورشید و بعد ماه را می خورد .
در کره یک جفت سگ های آتشین این کار را انجام می دادند . آنها در واقع ماه و خورشید را نمی خوردند بلکه آنها را می دزدیدند .
در هر صورت داستان ها مشابه هم , نشان می دهد که ناپدید شدن ماه و خورشید را به حیوانات و هیولاها نسبت می دادند .

  

 شکل شماره ۶ – اژدهای خورشید خوار

 ۲) خورشید گرفتگی یعنی انتقام شیطان

در هند باستان اعتقاد بر این بود که یک شیطان هندی به نام راهو , خود را قالب یک خداوندی در آورده تا جاودانگی (اکسیر جاودانگی و جوانی در هند و چین که اعتقاد داشتند با خوردن آن عمر جاوید پیدا می کردند ) را بدزدد ماه و خورشید پی برده و گزارش را به ویشنو ( درآئین هندو سه نوع خدا وجود دارد خداوند دوم هندوها ویشنو نام دارد ) می دهند ویشنو هم راهو را دستگیر کرده و سر از بدنش جدا می کند . ولی قبل از آن جرئه ای از معجون را سرکشیده بود از این رو بدنش می میرد ولی سرش زنده می ماند . سر راهو به میان ستارگان پرتاب شده ولی گاه گاهی برگشته تا از ماه و خورشید انتقام بگیرد . به ماه و خورشید حمله کرده تا آنها را ببلعد ولی چون بدن ندارد از گلویش بیرون آمده و دوباره ماه و خورشید به آسمان باز می گردند . 

۳– صلح کسوف ( جنگ هالیس )   

نبردی که در اینجا شرح آن می گذرد ( نبرد هالیس Halys )  اگر چه به تاریخ مربوط می باشد ولی بخاطر اهمیتی که در مسائل مربوط به کسوف دارد در اینجا به طور کامل تشریع می شود .

۱) امپراتوری ماد و هوخشتره

در پایان هزارهٔ دوم پیش از میلاد، قبائل  ماد، شروع به اسقرار در غرب ایران را کردند . بعدها، در سده‌های نهم و هشتم پیش از میلاد، قدرت مادها تا حد زیادی افزایش یافت و نقش آن‌ها برجسته شد و سرانجام در سدهٔ هفتم پیش از میلاد، سرتاسر غرب ایران و برخی از مناطق نزدیک آن به مادها تعلق یافت .
در سال ۶۲۵ پیش از میلاد هوخشتره سومین پادشاه ماد به سلطنت رسید . ماد در دوران حکومت هووخشتره از مرزهای جغرافیایی قومی خود فراتر رفت و بسیار گسترش یافت و به بزرگ‌ترین امپراتوری زمان خود تبدیل شد، که از سمت مغرب تا رود هالیس (قزل‌ایرماق) و از سمت مشرق تا آمودریا یا سیردریا می‌رسید. ( شکل شماره ۷ )

شکل شماره ۷ – هوخشتره امپراتور مقتدر ماد

 شکل شماره ۸ – اوج عظمت  امپراتوری ماد

 ۳) جنگ با لیدیه  

 تنها مانع باقیمانده برای پیشروی هوخشتره امپراتوری لیدی بود . بهانه جنگ خود بخود مهیا شد . تعدادی از سکاها (سکاها قبائلی جنگجو بودند که در شمال دریای خزر و در مرز بین آسیا و اروپا زندگی می کردند) که در خدمت امپراتوری ماد بودند چندتن از جوان مادی را کشته و به لیدیه گریخته بودند . هوخشتره از امپراتور لیدی ( الیاتس ) تقاضای استرداد سکاها را کرد و الیاتس قبول نکرد . بنابر این هوخشتره با لشگر عظیمی به سوی لیدیه لشگر کشی کرد .

۴) محل و وقایع جنگ

بنابر این در سال۵۹۱ قبل از میلاد بین دو امپراتوری به فرماندهی هوخشتره ( امپراتور ماد ) و الیاتس ( امپراتور لیدیه ) جنگ بزرگی در گرفت . از آنجائی که قدرت دو امپراتوری معادل هم بود هیچ کدام نمی توانستند بر دیگری پیروز شوند . جنگ ۶ سال بدرازا کشید و هنوز دو طرف در حال نبرد بودند .

۵) صلح کسوف و خورشید گرفتگی ۲۸ می ۵۸۵ قبل از میلاد

شش سال پس از شروع  جنگ در روز ۲۸ می سال ۵۸۵ قبل از میلاد (۷ خرداد ماه ۱۲۰۶ قبل از هجرت ) یعنی حدود ۲۶۰۰ سال پیش جنگ بین دو امپراتوری (ماد و لیدی ) در کنار رودخانه هالیس ( قزل ایرماق – در ترکیه امروزی ) در حالی ادامه داشت که هیچکدام نتوانسته بودند دیگری راشکست بدهند .
در ساعت ۱۰:۲۵ به وقت گرینویچ (حدود ۲۵:۱۳ به وقت محلی) ناگهان خورشید گرفتگی رخ داده و دو طرف را در وحشت عظیمی فرو برد. ( زمان کسوف کامل فقط ۴ دقیقه بود) در زمانی که ساز و کارهای طبیعی همچون (ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی ) هنوز شناخته نشده بود و اعتقاد به خدایان و قدرت آنها وجود داشت . طرفین درگیر گمان بردند که بخاطر طولانی شدن جنگ خدایان خشمگین شدند و بنابر این تصمیم گرفتند خورشید را از آنها بگیرند . بنابر این با عجله برای آتش بس توافق کرده تا بعدا سر فرصت قرارداد صلح را بنویسند . این صلح که به برکت کسوف اتفاق افتاد و باعث برقراری آرامش و صلح بین دو ملت شد به صلح کسوف معروف است .

۵) سرانجام جنگ هالیس و دولت های لیدیه و ماه

پس از آن بخت النصر پادشاه بابل بین طرفین حَکَم شد و رود هالیس سر حد دولتین گردید و ایشتوویگو (آستیاگس) پسر پادشاه ماد با دختر پادشاه لیدیه ازدواج کرده و صلحی پایدار برقرار شد و این صلح تا زمان کورش کبیر (ذوالقرنین) که حکمرانی جهان باستان را در دست داشت پایدار ماند . ولی به علت عدم امضاء معاهده صلح و تمدید آن توسط کروزوس پادشاه جدید لیدیه و حمله کروزوس به ایران جنگ دوباره شروع شد . جنگی که با پیروزی کورش کبیر به پایان رسید و لیدیه از مستعمرات ایران شد . (همچنین امپراتوری ماد هم قبل از آن توسط کورش تسخیر شده بود )

شکل شماره ۹  – نقشه محل جنگ هالیس
شکل شماره ۱۰ -نمائی از رودخانه قزل‌ایرماق در ترکیه امروزی

شکل شماره ۱۱ – قرار داد صلح بین ماد و لیدی

۶) پیش بینی تالس

تالس ملطی ( فیلسوف , ریاضیدان و منجم ) یونان باستان ( ۶۲۴ تا ۵۳۴ قبل از میلاد ) بود . در حالی که پادشاهان ماد و لیدیه از کسوف وحشت کرده بودند و مجبور به امضای قرارداد صلح شده بودند تالس نه تنها پدیده کسوف را بدرستی شناخته بود بلکه این کسوف ( ۲۸ می ۵۸۵ قبل از میلاد ) را پیش بینی هم کرده بود .

 شکل شماره ۱۲  – تالس ملطی

 ۴– نقش کسوف و خسوف در وقایع تاریخی    

همانطور که اشاره شد در جنگ هالیس به مدد کسوف صلحی پایدار بین دو امپراتوری بسته شد . موارد بسیار زیاد دیگر بوده که کسوف نقش موثری در جنگ ها و درگیری ها بازی کرده و تاریخ جهان را تعغیر داده است . در اینجا به نمونه هائی از آن وقایع اشاره می کنیم .

۱) اهمیت صلح کسوف 

منجمان امروزی نه تنها کسوف و خسوف های آینده را بدقت پیش بینی  می کنند بلکه با فرمول ها و روش های نجومی کسوف و خسوف قرون و هزاران سال گذشته را هم می توانند بدقت (مکان و ساعت و مدت گرفتگی ) تعیین کنند از آنجا که این جنگ در میانه کسوف پایان پذیرفت بنابر این منجمان به کمک تاریخ شناسان آمده و روز و حتی ساعت جنگ را هم تعیین کردند . این تنها واقعه تاریخی است که به برکت کسوف تا این همه با دقت بالا ( سال و روز و ساعت ) تعیین شده است . و بنابر این مورخین بسیاری از وقایع قبل و پس از آن را هم توانستند با دقت بسیار زیادی  مشخص کنند .

۲) نبرد پلوپونس

متاسفانه نقش کسوف همیشه در تاریخ همانندجنگ هالیس مثبت نبوده است درجنگ پلوپونس (نبردهای پلوپونزی ) برعکس این دفعه یک خسوف باعث شد نتیجه نبرد تعغیر کرده و دموکراسی و تمدن باشکوه آتن نابود شود .
در سال ۴۳۱ قبل از میلاد بین اسپارت و آتن جنگ وحشتناکی اتفاق افتاد (برای مطالعه کامل جنگ های پلوپونزی اینجا را کلیک کنید) این نبردها تا سال ۴۰۴ قبل از میلاد ادامه پیدا کرد و با حمایت داریوش دوم (پادشاه هخامنشی ) از اسپارت  , آتن شکست خورد و نتیجه آن نابودی تمدن و دموکراسی آتن بود .
در ۲۷ اوت سال ۴۱۳ قبل از میلاد آتنیها آماده انتقال نیروهایشان از سیراکیوس بودند که خسوف رخ داد و سربازان و ملوانان آتنی به وحشت افتادند و  تمایلی به رفتن نشان ندادند فرمانده آنان “ نیسیاس “ بعد از مشورت با طالع بینان و فالگیران حرکت را برای ۲۷ روز به تاخیر انداختند که این تاخیر به نفع اسپارتیها تمام شد و آنها توانستند بر ناوگان آتن غلبه کرده “ نیسیاس “ را کشته و این مقدمه ای شد بر شکست های بعدی و اضمحلال تمدن با شکوه آتن ,  به این ترتیب یک تصمیم احمقانه فقط بخاطر یک خسوف باعث نابودی تمدن آتن شد . 

۳) مرگ امپراتور لوئی پسر شارلمانی ( امپراتوری فرانک ها ) و تجزیه امپراتوری

 در قرن  ۸ و ۹ میلادی قبائل فرانک موفق شدند یک امپراتوری بزرگ در در اروپا ایجاد کرده و بعد از ۳۰۰ سال امنیت و آرامش را به اروپا بازگردانند . این امپراتوری کنفدراسیونی از قبائل ژرمن به حساب می آمد و امپراتوری شارلمانی یا روم مقدس نامیده می شد . شارلمانی در ۲۵ دسامیر ۸۰۰ میلادی امپراتوری را تاسیس کرد و در سال ۸۱۴ فوت کرد و پسرش لویی پارسا به سلطنت رسید . در ۵ مه ۸۴۰ میلادی خورشید گرفتگی اتفاق افتاد و لوئی پارسا بقدری از این واقعه متوحش شد که اندکی بعد جان داد . بعد از مرگ لویی پارسا چون جانشینی نداشت نزاع بر سر تاج و تخت بین سردارانش شروع شد و بعد از سه سال با عهدنامه تاریخی “ وردون “ پایان پذیرفت و امپراتوری شارلمانی به سه منطقه تجزیه شد و زمینه سازی شد . برای بوجود آمدن کشورهای فرانسه , آلمان و ایتالیا
به این ترتیب یک کسوف سرنوشت ملت های اروپائی را تعیین کرد .

 ۴) کریستف کلمب و پیش بینی خسوف

در سال۱۵۰۳در سفر چهارم کلمب کشتیهای او درسواحل جامائیکا به گل نشست و  خسارات زیادی به آن وارد شد و آذوقه کلمب به انتها رسید . در ابتدا  ملوانان کلمب با دادن اشیاء بی ارزش از بومیها غذا دریافت می کردند ولی بعد ازماه ها که گذشت و کسی به نجات آنها نیامد . کلمب دست به یک کلک جانانه زد .
کریستف کلمب با استفاده از نقشه و جداول دریانوردی می دانست در ۲۹ فوریه ۱۵۰۴گرفتگی ماه (خسوف) اتفاق می افتد.با علم به این مطلب او ملاقاتی را با بومیها ترتیب داد و به آنها اعلام کردبه دلیل روشی که آنها با او و خدمه اش در پیش گرفتند خداوند از آنها ناراحت شده و تصمیم گرفته برای همیشه ماه را ازآنها بگیرد . کلمب نمایش خود را بگونه ای ترتیب داد که پایان سخنش مصادف با شروع ماه گرفتگی باشد و بنابراین حیله کارگر افتاد .
بومیان که دیدند ماه در حال ناپدید شدن است . از او خواهش و تمنا کردند و او هم گفت باید به گوشه ای خلوت بروم و از درگاه خداوند تقاضا کنم ماه را برگرداند برگردد.کلمب به گوشه ای خلوت رفت و وقتی ماه شروع به باز شدن کرد بیرون آمد و گفت خداوند ازگرفتن ماه صرف نظر کرده به شرطی که دیگر تکرارنشود و به این صورت به هدف خودرسید.

  

 شکل شماره ۱۳ – بومیان از کریستف کلمب درخواست می کنند که ماه را به آنها برگرداند 

  ۴) اهمیت تاریخی کسوف و خسوف

کسوف و خسوف از دیر باز مورد توجه مردم بوده,  بنابر این هم در روزگاران گذشته و هم امروز توسط وقایع نویسان و مورخین ثبت شده اند و بسیاری از این وقایع همزمان با وقایع مهم تاریخی شده اند .
وقایع تاریخی هم در زمان خود توسط وقایع نگاران (اگر نگوئیم تاریخ دانان ) ثبت شده اند ولی اسامی ماه ها و سال هائی که استفاده کردند امروزه دیگر به کار نمی آید و مورخان جدید نمی توانند تنها بر پایه آنها سال ها و روزها را تعیین کنند و بنابر این گاه شماری های (گاه‌شماری شیوه تعیین و نگهداری و تنظیم حساب زمان و تاریخ است که محور آن سال و ماه و روز می باشد ) به کار رفته به نوعی باید کشف رمز شوند و با سیستم تاریخ نویسی امروزه مطابقت داده شوند (مثلا به میلادی حساب شوند)  از طرفی منجمان می توانند تاریخ مکان و حتی ساعت یک گرفتگی را که مربوط به هزاران سال پیش می باشد بدقت تعیین کنند.حال اگر یک واقعه تاریخی که مربوط به هزاران سال پیش می باشددر کتب وقایع نگاران دوران باستان ثبت شده باشد وحول و حوش آن واقعه یک گرفتگی هم همزمان ثبت شده باشد . منجمان ابتدا تاریخ دقیق گرفتگی را تعیین می کنند و بنابر این مورخان نه تنها می توانند زمان واقعه را بدقت تعیین کنند بلکه می توانند سیستم گاه شماری و اسامی ماه های دوران باستان را کشف رمز کرده و بر اساس آن وقایع دیگر را که برهمان مبنای گاه شماری نوشته شده به گاه شماری امروزه ( مثلا میلادی ) برگردانند .   

۵– اهمیت و نقش کسوف در پیشبرد علم و رویدادهای علمی

در این قسمت به اهمیت و نقش کسوف در پیشبرد علم و فرصتی که به دانشمندان می دهد توضیح می دهیم . بی شک کسوف یکی از زیباترین پدیده های طبیعت برای بشر امروز است و این یک فرصت گرانبها نیز در اختیار دانشمندان قرار می دهد .

۱) وقتی خورشید تاریک می شود 

خورشید در طول روز در آسمان با درخشندگی خیره کننده خود می درخشد و نه تنها در حضور خورشید سیارات و ستارگان  امکان دیده شدن پیدا نمی کنند بلکه پدیده های مربوط به خود خورشید (همچون موقعیت ستارگان اطراف خورشید و تاج خورشید و… ) هم امکان تجلی پیدا نمی کنند .
بنابر این کسوف فرصت بسیار خوبی به دانشمندان داده و می دهد تا طول مدت کوتاهی که خورشید تاریک می شود به بررسی این پدیده ها بپردازند . بسیاری از کشفیات علمی در خلال کسوف کشف شده و یا فرضیه ها به بوته آزمایش گذاشته شدند .

۲) اندازه گیری های و اکتشافات نجومی در موقع کسوف و خسوف 

علاوه بر این که موقع کسوف خورشید تاریک شده و دانشمندان می توانند پدیده های مربوط به خورشید را مطالعه کنند با اندازه گیری زمان های کسوف نیز می توانند اندازه گیری های ارزشمندی در رابطه با ماه و زمین و خورشید بدست بیاورند .
پیش از این با استفاده از اندازه گیری زمان های خسوف و همچنین  اندازه گیری نسبت سایه زمین بر روی ماه به اندازه گیری فاصله ماه تا زمین پرداختیم . ولی همان اندازه گیری ها را به شیوه ای دیگر در موقع کسوف می توان انجام داد , شیوه کار به این صورت است که زمان های کسوف ( از لحظه شروع گرفتگی تا لحظه کامل شدن گرفتگی و … تا پایان گرفتگی ) را اندازه گرفته و علاوه بر این قطر سایه و نیمسایه را هم حساب کرده و در مجموع محاسبات را انجام می دهند که در اینجا وارد جزئیات نمی شویم .
علاوه بر اندازه گیری های فاصله و … دانشمندان اطلاعات ارزشمد دیگری در موقع کسوف و خسوف می توانند بدست بیاورند که در ادامه به چند نمونه از این گرفتگی ها و دستاوردهای علمی آن را توضیح خواهیم داد .
مهمترین خورشید گرفتگی ها بنابر دستاوردهائی که داشته و دانشمندانی که روی آن مطالعه کردند به نام آن دانشمندان و آن دستاوردها نامگزاری شدند .

۳) خورشید گرفتگی آناکساگوراس ( ۴۷۸ سال پیش از میلاد مسیح – یونان )

آناکساگوراس( آناکساگور یا انکساغورث )فیلسوف و دانشمند بزرگ یونانی بود .( تولد ۵۰۰ قبل از میلاد – وفات ۴۷۸ قبل از میلاد ) آناکساگوراس در زمرهٔ نخستین کسانی است که فهمیدند ماه از خود نوری ندارد و تنها نور خورشید را بازتاب می‌دهد. خورشید و دیگر ستارگان را سنگ‌هایی گداخته می‌دانست که تنها به علت دوریشان از ما، حرارتشان را حس نمی‌کنیم . یکی دیگر از کشفیات آناکساگوراس این بود که وی دریافت علت خورشید گرفتگی کره ماه است و تعغیراتی که در خورشید می بینیم یک تعغیر مستقل نیست و نتیجه دخالت ماه است .
در ۱۷فوریه سال ۴۷۸ سال پیش از میلاد خورشید گرفتگی به وقوع پیوست که از شهر آتن محل زندگی آناکساگوراس قابل مشاهده بود . آناکساگوراس در مورد این خورشید گرفتگی تحقیق مفصل انجام داد و از ملوانان نزدیک ساحل و مناطق دوردست توضیح خواست و پی برد که گرفتگی تنها از یک منطقه خاص قابل دیدن است و کم کم به مناطق دیگر هم کشیده شده و از آن مناطق هم قابل مشاهده خواهد بود .
همچنین او با استفاده از کسوف توانست تخمیینی البته نه چندان دقیق از اندازه ماه و خورشید بزند . و اندازه گیری هائی انجام دهد . امروزه با توجه به اندازه سایه ماه ( که کاملا قابل اندازه گیری است ) می توان فاصله ماه تا زمین را هم حساب کرد . بخاطر کوشش هائی که آناکساگوراس روی این کسوف انجام داده این کسوف را کسوف آناکساگوراس نامگذاری کردند .

شکل شماره ۱۴ – آناکساگوراس

 ۴) خورشید گرفتگی هیپارخوس ( ۱۸۹ سال پیش از میلاد مسیح – یونان و مصر)

 ابرخس یا هیپارخوس از بزرگترین دانشمندان یونان باستان بود . ( برای مطالعه کارهای او در همین سایت به بخش های ( روش های اندازه گیری طول و عرض جغرافیائیجزر و مد مراجعه کنید ) تولد و وفات او (۱۹۰ سال قبل از میلاد – ۱۲۰ سال قبل از میلاد) می باشد از او به عنوان بنیانگزار مثلثات نام برده می شود کشف حرکت تقدیمی زمین نیز از جمله کارهای این دانشمند بزرگ بود .
بر اساس نوشته‌های کلاودیوس بطلمیوس (Claudius Ptolemy) به عنوان ستاره‌شناس مصری-یونانی، هیپارخوس اولین فردی بود که موفق شد فاصله زمین تا ماه را به کمک یک خورشید گرفتگی قابل مشاهده از مصر و یونان مورد محاسبه قرار دهد. اخترشناسان مدرن، بر این باورند که این خورشید گرفتگی تاریخی در تاریخ ۱۴ مارس و در حدود ۱۸۹ سال پیش از میلاد مسیح به وقوع پیوسته است.
هیپارخوس یکی از بزرگترین ستاره‌شناسان شناخته شده در زمان خود بود که ۲۰ سال از عمر خویش را صرف مشاهده پدیده‌های خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی کرد. پدیده مذکور در یونان یک خورشید گرفتگی کلی و در اسکندریه مصر جزئی بود.
هیپارخوس توانست با بررسی فواصل این دو منطقه، فاصله ماه از سطح زمین را مورد محاسبه قرار دهد.
او با برآورد فاصله بین این دو منطقه در مصر و یونان، توانست فاصله زمین تا ماه را در حدود ۴۲۹هزار کیلومتر محاسبه کند. این رقم، تنها ۱۱ درصد بیشتر از محاسبه امروزی اخترشناسان است.

۵) خورشید گرفتگی هالی (Halley) – سوم می سال ۱۷۱۵ میلادی – انگلستان

ادموند هالی (به انگلیسی: Edmond Halley) (زاده ۸ نوامبر ۱۶۵۶ – درگذشته ۱۴ ژانویه ۱۷۴۲) منجّم، ژئوفیزیک دان، ریاضی‌دان، هواشناس، و فیزیک‌دان انگلیسی بود. کشفیات و کارهای این دانشمند بزرگ بسیار زیاد است و ما تنها به نمونه هائی از کارهای او اشاره می کنیم . از جمله کارهای او می توان به این موارد اشاره کرد .
۱- او ستاره دنباله دار هالی (که به نام خود او نام گزاری شده) را کشف و دوره تناوب ان را ۷۶ سال اندازه گرفت .
۲- لایه های مختلف کره زمین از جمله هسته و… را برای نخستین بار کشف کرد . ولی اشتباه او این بود که فکر می کرد ۴۰ درصد زمین توخالی است .
۳- یکی از مهمترین کارهای هالی این بود که برای نخستین بار پیشنهاد کرد با استفاده از گذر زهره می توان فاصله زمین تا خورشید را اندازه گیری کرد .
۴- همچنین ادموند هالی دوست نزدیک نیوتن بود و هم او بود که نیوتن را تشویق کرد کتاب معروف خود به نام “ اصول ریاضی فلسفه طبیعت “ را چاپ کند کتابی که  نام نیوتن را جاودانه کرد .   

کشفیات و کارهای ادموند هالی بسیار بیشتر از این است که شرح آن رفت ولی یکی از مهمترین کشفیات هالی پیش بینی خورشید گرفتگی ۱۷۱۵ آن هم تنها با ۴ دقیقه خطا بود ( او این پیش بینی را در سال ۱۷۰۵ یعنی ده سال قبل انجام داد ) درآن زمان بزرگترین دانشمندان هم تنها سال خورشید گرفتگی را می توانستند پیش بینی کنند . این پیش بینی برخلاف پیش بینی های قبلی که بر اساس چرخه های ساروسی بود بر مینای محاسبات دقیق استخراج شده از قوانین نیوتن بود . او همچنین نقشه ای از مسیر خورشید گرفتگی هم ارائه داد و بعد که به گرفتگی نزدیک شد از دانشمندان دیگر خواست مشاهدات خود را به او ارائه دهند .

بخاطر این که هالی نخستین بار با استفاده از قوانین نیوتن بدقت خورشید گرفتگی را پیش بینی کرده بود این گرفتگی به نام او نامگزاری شد .

 شکل شماره ۱۵ – ادموند هالی

 

شکل شماره ۱۶ – نقشه کسوف ۱۷۱۶ –  تهیه شده توسط  ادموند هالی

۶) خورشید گرفتگی حلقه الماس بیلی (Baily) – سال ۱۸۳۶ میلادی – اسکاتلند

فرانسیس بیلی ، منجم انگلیسی در ۲۸ آوریل ۱۷۷۴ بدنیا  آمد او به نجوم علاقه خاصی داشت و یکی از موسسین انجمن نجوم سلطنطی بود . بیلی در سال ۱۸۳۶ ضمن رصد خورشید متوجه شد که قبل از این که خورشید کاملا ناپدید شود . جِرم آن به صورت یک ردیف از تکه پاره های درخشان در می آید . البته درست در حالت باز شدن کسوف نیز این اتفاق می افتد . از این رو این پدیده به نام دانه های تسبیح بیلی نامیده شده و کسوف۱۸۳۶را به نام کسوف بیلی هم نامگذاری کردند .

۷)  خورشید گرفتگی هند( کشف هلیم ) – ۱۶ اگوست سال ۱۸۶۸ میلادی

در سال ۱۸۵۹ پیشرفتی در علم طیف شناسی حاصل شد برای نخستین بار دانشمندان توانستد از روی طیف خورشید و ستارگان پی به وجود عناصر موجود در آنها ببرند روشی که به طیف شناسی معروف است ( در مورد طیف شناسی و روش های آن در بخشی مجزا توضیح می دهیم) طی سال ها دانشمندان در طیف خورشید متوجه خطوط باریک تیره رنگی شده بودند . در سال ۱۸۵۹کیرشهف دانشمند آلمانی  گفت که علت ظاهر شدن این خطوط تیره بخاطر عناصر موجود در خورشید می باشد .
در ۱۶ آگوست ۱۸۶۸ میلادی در هند ستاره شناس فرانسوی با نام ژول جانسون با آنالیز طیف تاج حورشید توانست یک عنصر ناشناخته را تشخیص بدهد که در روی زمین موجود نبود . ( او ابتدا فکر می کرد این عنصر سدیم است ) چند ماه بعد نورمن لاکیر (Norman Lockyer) ستاره‌شناس انگلیسی همان طیف را در نور خورشید در روز مشاهده کرد و گفت این طیف به هیچ یک از عناصر زمینی شباهت ندارد و به یک عنصر ناشناخته در خورشید مربوط می باشد و آن را هلیم ( گرفته شده از «هلیوس» که نام یونانی خورشید است) نامگزاری کرد .
از این رو این خورشید گرفتگی به نام خورشید گرفتگی هلیم نامگزاری شد .

۸)  خورشید گرفتگی آلبرت انیشتین – ۲۹ می  ۱۹۱۹ میلادی – آفریقا و آمریکای جنوبی

آلبرت اینشتین (به آلمانی: Albert Einstein) (زاده ۱۴مارس ۸۷۹ -درگذشته ۱۸ آوریل ۱۹۵۵) فیزیک‌دان نظری یهودی الاصل آلمانی بود. او یکی از بزرگترین دانشمندان اوائل قرن بیستم بود .
نسبیت عام ، نظریه‌ای هندسی برای گرانش است که در سال ۱۹۱۶ توسط آلبرت اینشتین مطرح گردید و تصویر کنونی فیزیک جدید از گرانش را تشکیل می‌دهد. (در مورد نسبیت عام و انیشتین در جای خود توضیحات مفصل خواهیم داد ) طبق نظریه نسبیت عام گرانش باعث انحنای فضا زمان می شود و بنابر این نور نیز هنگام عبور از کنار یک جسم پر جرم مسیرش تعغیر کرده و انحنا پیدا می کند.(چیزی شبیه شکست نور ) یکی از راه های اثبات یک فرضیه علمی این است که از آزمون ها سر بلند بیرون بیاید.بنابر این یک جسم پر جرم(مانند خورشید) باید بتواند نور ستارگارگان را تعغیر داده بنابر این موقعی که خورشید در یک نقطه آسمان قرار دارد باید ستاره های اطراف خورشید متفاوت از وقتی بنظر برسند که خورشید در آن نقطه قرار ندارد.برای آزمون این نظریه باید منتظر یک خورشید گرفتگی شده تا تاریکی آسمان درموقع خورشید گرفتگی ستارگان اطراف خورشید را آشکار کند .   
اولین اثبات این نظریه در سال ۱۹۱۹ طی خورشید گرفتگی که در آفریقا و آمریکای جنوبی اتفاق افتاد , توسط آرتور ادینگتون و فرانک واتسون دیسون مورد آزمون قرار گرفت . آنها به جزیره پرینسیپ در افریقای جنوبی سفر کردند و از منظره کسوف و ستاره های اطراف خورشید تاریک شده عکس گرفتند . در آن موقع خورشید در صورت فلکی ثور بود و آنها از محل ستارگان درخشانی در صورت فلکی ثور (خوشه حوریان دریائی ) عکس های با کیفیت بالا گرفتند و عکس ها را با موقعیت همین ستارگان در موقعی که خورشید در این مکان نبود مقایسه کردند و ثایت شد نور این ستارگان هنگام عبور از مقابل خورشید دچار خمیدگی شده و بنابر این جابجا شده است . میزان جابجائی  دقیقا به همان اندازه ای بود که نسبیت انیشتین پیش بینی می کرد . از این رو این کسوف را به نام آلبرت انیشتین نامگزاری کردند .
مشاهده بعدی در کسوف ۱۹۲۲ و کسوف های بعد باز هم نظریه نسبیت انشتین را تایید کرد .

شکل شماره ۱۷ – تعغیر مسیر نور ستاره هنگام عبور از کنار خورشید

شکل شماره ۱۸ – مقایسه موقعیت ستارگان صو رت فلکی ثور در دو حالت با وجود خورشید و بدون خورشید

۶– دلائل علمی خورشید گرفتگی

وقتی که ماه و خورشید و زمین در یک صفحه قرار گرفته باشند و ماه بین زمین و خورشید واقع شده باشد در اصطلاح نجومی می گویند مقارنه رخ داده است.(به بخش خسوف مقابله و مقارنه مراجعه کنید) در موقع مقارنه اگر چه مراکز ماه و خورشید و زمین در یک صفحه قرار دارند ولی لزوما در یک خط راست واقع نمی شوند ولی هنگامی که مرکز ماه به خط واصل بین زمین و خورشید از یک حدی کمتر بشود (حدود ۱۸/۵درجه) سایه ماه بر روی قسمتی از زمین افتاده و کسانی که در منطقه سایه قرار می گیرند شاهد محو شدن خورشید و یک گرفتگی کلی خواهند بود .
در این قسمت در باره دلائل و چگونگی خورشید گرفتگی توضیح خواهیم داد . قبل از آن چند اصطلاح نجومی را شرح می دهیم .

۱) شرح چند اصطلاح نجومی در رابطه با گرفت ها

برای درک بهتر پدیده خورشید گرفتگی در ابتدا چند اصطلاح نجومی را  توضیح می دهیم  :
۱-۱) گذر : وقتی از دید یک ناظر , یک جسم آسمانی با اندازه ظاهری کوچکتر از مقابل یک جسم آسمانی با اندازه ظاهری بزرگتر عبور کند به صورتی که قسمت کوچکی از آن را بپوشاند به این پدیده گذر می گویند . و بنابراین می گویند جسم اول از مقابل جسم دوم گذر کرده است .
این پدیده بیشتر در مورد سیاراتی زهره و عطارد که از مقابل خورشید عبور می کنند گفته می شود . زیرا فاصله ستارگان دیگر بقدری زیاد است که پدیده گذر تنها به کمک دستگاه های بسیار پیشرفته قابل تشخیص است و این یکی از راه های پیدا کردن سیارات فرا خورشیدی می باشد .
گذر زهره از این نظر که بکمک آن فاصله زمین تا خورشید را تعیین می کنند اهمیت زیادی در نجوم دارد .
۲-۱) اختفا : وقتی از دید یک ناظر , یک جسم آسمانی با اندازه ظاهری بزرگتر از مقابل یک جسم آسمانی با اندازه ظاهری کوچکتر عبور کند به صورتی که جسم اول تمام جسم دوم را بپوشاند به این پدیده اختفا می گویند . و بنابراین می گویند جسم دوم توسط جسم اول اختفا پیدا کرده است .
این پدیده بیشتر در مورد ماه بکار می رود . چون فاصله ماه تا زمین از هر جسم آسمانی دیگر کمتر است و از طرفی اندازه ظاهری آن از هر جسم آسمانی دیگر بجز خورشید بزرگتر است این پدیده بسیار معمول می باشد و بسیاری از ستارگان و سیارات توسط ماه اختفا پیدا می کنند (مخفی می شوند) با این حال سیاره های نزدیک تر  , ستاره ها و سیاره های دیگر راهم اختفا می کنند. همچنین قمرهای سیاره های بزرگ نیز توسط سیاره های مادراختفا می شوند
۳-۱)گرفت : هرگاه یک جسم از داخل سایه جسم دیگر عبور کند , گرفت جسم اول توسط جسم دوم رخ داده است.

  

 شکل شماره ۱۹ – گذر          شکل شماره ۲۰ – اختفا     شکل شماره ۲۱ -گرفت

 ۲) سایه ماه در فضا

همانند هر جسم دیگری ماه در برابر نور خورشید و هنگام حرکت در فضا دارای سایه ای می شود . این سایه همانند سایه زمین مخروطی شکل بوده که نسبت طول مخروط سایه به قطر ماه را همان پارامتر دلتا  (Δ) می نامند و (Δ) همانند مخروط سایه زمین تقریبا ۱۰۸ می باشد (به بخش خسوف محاسبه دلتا مراجعه کنید) . که با توجه به قطر ماه طول مخروط سایه  :  ۰۰۰ر۳۷۸ = ۱۰۸ × ۳۵۰۰

با توجه به فاصله ماه تا زمین و فاصله زمین تا خورشید . این مقدار تا ۰۰۰ر۳۶۶ کیلومتر تعغیر می کند  .

شکل شماره ۲۲ – سایه ماه در فضا

۳) برخورد سایه ماه به زمین

در بسیاری از مواقع سایه ماه روی سطح زمین می افتد و مردمی که در آن مناطق زندگی می کنند مشاهده می کنند که قرص درخشان خورشید اندک اندک تاریک شده تا آن که بکلی محو می شود در روز روشن هوا تاریک می شود و ستارگان در آسمان دیده می شوندبه این پدیده زیبا کسوف یا خورشید گرفتگی می گویند.
برحسب این که چه مقدار از قرص خورشید پوشیده شده و سایه و یا نیمسایه ماه چگونه سطح زمین را پوشش دهد انواع مختلف کسوف داریم :
۱-۳)خورشید گرفتگی کلی : خورشید گرفتگی کلی زمانی اتفاق می افتد که سایه کامل ماه از محل ناظر عبور می کند . آنچه ناظر می بیند این است که قرص خورشید به مرور توسط یک شی نامرئی پوشیده می شود . در ابتدا گرفتگی حتی به چشم نیز نمی اید و اگر ناظر از قبل اطلاعی از گرفتگی نداشته باشد حتی متوجه هم نمی شود تا آن که گرفتگی شروع به پیشرفت کرده و بعد که کامل شد قرص دایره ای سیاهی دیده می شود که به طور کامل خورشید را پوشانده و روز روشن مانند شب تاریک می شود و ستاره ها دیده شده و… که در قسمت های بعد توضیح داده می شود . در واقع قطر زاویه ای ماه و خورشید تقریبا برابرند و در بعضی موارد قطر ماه اندکی از خورشید بیشتر است و می تواند کاملا روی خورشید را بپوشاند . ( شکل شماره ۲۴ )
۲-۳) خورشید گرفتگی حلقوی : طول مخروط سایه ماه تقریبا برابر فاصله ماه تا زمین است در بعضی موارد طول مخروط از فاصله ماه تا زمین کمتر است در این صورت سایه قسمتی از سطح زمین را قطع کرده و خورشید گرفتگی کلی اتفاق می افتد و در بعضی موارد هم طول مخروط سایه کمتر از فاصله ماه تا زمین شده از این رو سایه به زمین نمی رسد و فقط نیمسایه به زمین می رسد بنابر این برای مردمی که در مناطق مرکزی نیمسایه زندگی می کنند . بعد از کامل شدن خورشید گرفتگی دایره سیاهی را می بینند که بیشتر خورشید را احاطه کرده و خورشید مانند حلقه ای نورانی در اطراف قرص سیاه رنگ ماه دیده می شود. به این گرفتگی , خورشید گرفتگی حلقوی می گویند .( شکل شماره ۲۳ )

۳-۳) خورشید گرفتگی جزئی : قطر سایه ماه حداکثر تا ۴۰۰ کیلومتر می رسد و نیمسایه از این مقدار بسیار بیشتر است . بنابراین بیشتر مردمی که در منطقه گرفتگی زندگی می کنند گرفتگی کامل را نمی بینند و قرص ماه تنها قسمتی ازقرص خورشید را می پوشاند به این گرفتگی گرفتگی جزئی می گویند . بسیاری از اوقات فقط نیمسایه به زمین می رسد و هیچ سایه ای به زمین نمی رسد بنابر این هیچ کس نمی تواند گرفتگی کلی را مشاهده کند .
این نوع خورشید گرفتگی را خورشید گرفتگی جزئی می نامند . (شکل شماره  ۲۵ )
۴-۳) خورشید گرفتگی مرکب : قطر زاویه ای ماه و خورشید متغیر است . بنابر این زمانی قطر زاویه ای (نمایانگر اندازه ظاهری ) ماه از خورشید بیشتر شده و ماه تمام خورشید را می تواند بپوشاند و گرفتگی کلی رخ می دهد و در مواردی کمتر بوده و گرفتگی حلقوی رخ می دهد . ولی موارد نادری مشاهده شده که از ابتدای برخورد سایه ماه به زمین اندازه ظاهری ماه بیشتر بوده و گرفتگی کلی رخ داده و در زمانی که سایه در روی زمین حرکت می کرده فاصله ماه و در نتیجه قطر زاویه ای ماه کمتر شده و گرفتگی حلقوی در نقاط دیگر اتفاق افتاده یابر عکس ابتدا حلقوی بوده و بعد به کامل تبدیل شده این نوع خورشید گرفتگی را خورشید گرفتگی مرکب نام گزاری می کنند یعنی در یک کسوف , هم کسوف کامل را در مسیر حرکت سایه داریم هم کسوف حلقوی را نقطه ای دیگر از مسیر داریم .


شکل شماره ۲۳ – خورشید گرفتگی حلقوی

شکل شماره ۲۴ – خورشید گرفتگی کامل

شکل شماره ۲۵ – خورشید گرفتگی جزئی

۷– پارامترهای موجود در یک خورشید گرفتگی

یکی از چیزهائی که در یک خورشید گرفتگی  برای بسیاری از دانشمندان اهمیت دارد بعضی پارامترهای گرفتگی می باشددر اینجا به تعدادی از این پارامترها اشاره کرده و محاسباتی را در باره آنها انجام می دهیم.

۱) طول مخروط سایه ماه و دلتای ماه  ( نسبت طول مخروط ماه به قطر ماه )

همانند آنچه در مورد خسوف دیدیم . نسبت طول مخروط سایه زمین به قطر زمین را (Δ)  می نامیم . در اینجا هم نسبت طول مخروط سایه ماه به قطر ماه را (Δm) می نامیم . در اینجا به توجه به فاصله ماه تا خورشید (که در موقع کسوف به اندازه فاصله ماه تا زمین , کمتر از فاصله زمین تا خورشید است – شکل ۲۶ ) طول مخروط سایه و مقدار (Δm) را حساب می کنیم  .

شکل شماره ۲۶ – فاصله ماه تا خورشید در موقع کسوف

طبق آنچه در شکل شماره ۲۶ دیده می شود فاصله ماه تا خورشید در موقع کسوف برابر است با :

شکل شماره ۲۷ -محاسبه طول مخروط سایه و دلتای ماه در موقع کسوف

ابتدا پارامترهای لازم را شرح می دهیم .

 حال با توجه به شکل شماره ۲۷ داریم :

 

  البته باید توجه کنیم که در بدست آوردن فرمول زیر مقدار Rs-Rm=Rs گرفتیم زیرا شعاع خورشید (Rs) خیلی از شعاع ماه (Rm) بزرگتر است .

 

بنابر این (Δm) برابر است با :   

 

و در نهایت نتیجه می گیریم :


 با توجه به آنچه از تعریف قطر زاویه ای ( بخش خسوف گفته شد فرمول را می توانیم به این صورت هم بنویسیم ) :

نکته۱ : طول مخروط سایه به فاصله ماه تا خورشید بستگی دارد و آن هم به فاصله ماه تا زمین و زمین تا خورشید بستگی دارد .
در موقع کسوف ماه بین زمین تا خورشید قرار دارد ( شکل شماره ۲۶ ) و بنابر این فاصله ماه تا خورشید به فاصله ماه تا زمین و فاصله زمین تا خورشید بستگی دارد و آن هم طبیعتا از کسوف به کسوف دیگر تفاوت می کند .
نکته ۲ : در این معادلات قطر واقعی ماه و خورشید همیشه ثابت و مشخص است و کافی است قطر زاویه ای ماه و خورشید را با دستگاه های اندازه گیری زاویه دقیق اندازه بگیریم .

مثال :   در یک کسوف فاصله ماه تا زمین ۰۰۰ر۳۷۰ کیلومتر – فاصله زمین تا خورشید ۰۰ر۰۰۰ر۱۵۰ کیلومتر ( بنابر این فاصله ماه تا خورشید  ۰۰۰ر۶۳۰ر۱۴۹=۰۰۰ر۳۷۰- ۰۰۰ر۰۰۰ر۱۵۰ ) ۰۰۰ر۶۳۰ر۱۴۹ می باشد . با توجه به فرمول ها و اندازه های معلوم داریم : 
۱) طول مخروط سایه ماه  ۰۰۰ر۳۷۴ کیلومتر ( گرد شده )     Dm=374,000
۲) مقدار (Δm) برابر است با : ۱۰۷٫۸۱ = (Δm)

۲) عرض و شکل سایه ماه

در موقع کسوف سایه و نیمسایه ماه روی قسمتی از سطح زمین می افتد . با توجه به اندازه بسیار بزرگ زمین در مقابل ماه طبیعتا انتظار نمی رود که این سایه سراسر سطح زمین را بپوشاند و از همه جای زمین که روز باشد قابل دیدن باشد . در حالی که در ماه گرفتگی (خسوف) تقریبا از نصف کره زمین قابل دیدن می باشد در خورشید گرفتگی ( کسوف ) تنها از بخش بسیار کوچکی از زمین قابل دیدن می باشد ( ۵/ درصد سطح زمین ) و این یکی از دلائلی است که گمان می کنیم تعداد ماه گرفتگی ها بسیار بیش از خورشید گرفتگی ها می باشد در حالی که تعداد آنها تقریبا با هم برابر است . در این قسمت عرض سایه ماه را تعیین می کنیم .

شکل شماره ۲۸ – محاسبه قطر سایه ماه در محل ناظر

شکل شماره ۲۹ – فاصله ماه تا ناظر به ارتفاع ماه بستگی دارد

ابتدا پارامترهای موجود را در نظر می گیریم :

 حال با توجه به شکل شماره ۲۸ داریم  :

 نکته ۱ : سایه ماه ابتدای برخورد به زمین بیضی شکل بوده و بعد دایره می شود . شکل سایه به زاویه برخورد و عوامل دیگر بستگی دارد ولی در اینجا ساده ترین حالت را که دایره می باشد در نظر گرفتیم .
نکته ۲ : فاصله ماه تا زمین (فاصله مرکز ماه تا مرکز زمین) با فاصله ماه تا ناظر تفاوت دارد. این فاصله می تواندبه اندازه فاصله ماه تا مرکز زمین (در موقعی که ماه در کنار افق است) تا فاصله ماه تا سطح زمین ( وقتی ماه در سمت الراس است) باشد و مقدار این تفاوت به اندازه شعاع زمین است (بخش شکل و چهره و اندازه ماه  – شکل ۲۹)
نکته ۳ : طول مخروط سایه ماه را می توانید از قسمت قبل بدست بیاورید . مقدار  (Δm) را  همان ۱۰۷/۸۱ در نظر گرفته و فاصله ماه تا ناظر را هم می توان با اندازه گیری قطرزاویه ای ماه بعد از کامل شدن کسوف بدست آورد .

 مثال : در همان مثال قبل طول مخروط سایه ماه را ۰۰۰ر۳۷۴ کیلومتر بدست آوردیم . اگر فاصله ناظر تا ماه ۰۰۰ر۳۶۶ کیلومتر باشد . قطر سایه ماه در محل ناظر چقدر خواهد بود ؟
با توجه به فرمول ها و مقادیر معلوم قطر سایه ماه در محل قرار گیری ناظر ۷۵ کیلومتر می شود .  dn=75 Km

۳) سرعت حرکت سایه ماه در فضا

سرعت حرکت سایه ماه به فاصله ماه تا زمین و عرض جغرافیائی محل بستگی دارد . برای بدست آوردن سرعت سایه ماه در روی محل قرار گیری ناظر باید به این نکات توجه کنید :
سرعت حرکت سایه ماه با سرعت حرکت ماه بدور زمین برابر است که آن هم به فاصله ماه تا زمین بستگی دارد . از این رو با دانستن فاصله ماه تا زمین در موقع کسوف می توان سرعت حرکت ماه و همچنین سایه را براحتی تعیین کرد . ( شکل شماره ۳۰ )

شکل شماره ۳۰ – سرعت حرکت ماه و سایه ماه در فضا

ابتدا دوره تناوب ماه را بر حسب ثانیه حساب می کنیم ( نتیجه نهائی گرد شده است ) :

حال سرعت  سایه را در موقعی که فاصله زمین تا ماه ۰۰۰ر۳۷۰ کیلومتر می باشد  را بدست می آوریم :

۴) سرعت خطی حرکت ناظر در عرض های مختلف جغرافیائی در حرکت وضعی زمین

از آنجا که زمان حرکت زمین به دور محورش مقداری ثابت و مشخص می باشد ( ۲۳ساعت و ۵۶ دقیقه ) بنابر این سرعت زاویه ای همه نقاط زمین مقداری ثابت و مشخص می باشد ولی چون مسیر حرکت نقاط مختلف زمین واقع بر عرض های مختلف جغرافیائی (طول مدارها) با همدیگر تفاوت دارد سرعت خطی نقاط مختلف زمین نیز متفاوت می باشد . هرچه عرض جغرافیائی بیشتر باشد . اندازه مدارها و به طبع مسیر پیموده شده ناظر کمتر و سرعت خطی ناظر کمتر می باشد . بنابر این در دایره استوا سرعت حرکت خطی بیشترین مقدار ( ۱۶۷۰ کیلومتر در ساعت ) و در قطب ها کمترین مقدار یعنی صفر می باشد ( شکل شماره ۳۱ )
رابطه شعاع  مدارهای مختلف جغرافیائی با شعاع زمین از رابطه زیر بدست می آید .
رجوع کنید به مثلثات کروی و کاربردهای آن ) همچنین شکل شماره ۳۱ و ۳۲

بنابر این رابطه سرعت خطی نقاط مختلف واقع بر عرض جغرافیائی مختلف از رابطه زیر بدست می آید:

 

 بنابر این سرعت خطی یک نقطه در عرض جغرافیائی  φ برابر است با :

    

 به عنوان مثال سرعت نقطه ای با عرض جغرافیائی ۳۰ درجه در حرکت وضعی زمین برابر است با  :

شکل شماره ۳۱ – طول مدار جغرافیائی φ

۵) سرعت حرکت سایه ماه در عرض های جغرافیائی مختلف 

حرکت زمین به دور خودش از غرب به شرق می باشد . همچنین حرکت ماه به دور زمین و همچنین سایه ماه هم از شرق به غرب می باشد . بنابر این هم جهت هستند و برای بدست آوردن سرعت حرکت سایه ماه باید سرعت سایه ماه در فضا را از سرعت حرکت وضعی نقطه ناظر کم کنیم .

مثال :  سرعت حرکت سایه ماه در محلی با عرض جغرافیائی ۳۰ درجه را بدست آورید . ( فاصله ماه تا زمین ۰۰۰ر۳۷۰ کیلومتر و مدار را دایره ای در نظر می گیریم  )
۱) سرعت ماه در این حالت تقریبا  : Vm= 1 Km/s
۲) سرعت خطی حرکت وضعی تمام نقاط  واقع بر مدار ۳۰ درجه ( قسمت قبل )  V30=.4 Km

بنابر این داریم : Vnm=1-.4=.6 Km/s بنابر این سرعت سایه ماه در این محل ۶/ کیلومتر در ثانیه یا ۶۰۰ متر بر ثانیه و یا ۱۴۴۰ کیلومتر بر ساعت است  .

۶) زمان کسوف کامل

زمان کسوف کامل برابر است با زمان عبور سایه از نقطه ای که ناظر قرار دارد . برای بدست آوردن این زمان کافی است قطر سایه ماه و سرعت حرکت سایه ماه را داشته باشیم و براحتی بدست بیاوریم .
مثال : در زمانی که کسوف رخ می دهد و فاصله ماه تا زمین ۰۰۰ر۳۷۰ کیلومتر می باشد . زمان کسوف را در نقطه ای با عرض جغرافیائی ۳۰ درجه بدست آورید . ( فاصله مرکز ماه تا ناظر ۰۰۰ر۳۶۶ کیلومتر می باشد )

۱) در قسمت “۲” با همین مشخصات عرض سایه ماه را ۱۵۰ کیلومتر بدست آوردیم .
۲) در قسمت “۵” سرعت حرکت سایه ماه را ۶/ کیلومتر بر ثانیه حساب کردیم .
۳) بنابر این زمان خسوف کامل برابر می شود با : t=d/v=75/.6 = 125 s یعنی زمان کسوف کامل ۱۲۵ ثانیه می باشد که حدود ۲ دقیقه و ۵ ثانیه می باشد .

۷) زمان کسوف کامل

بیشترین زمان کسوف کامل ۷ دقیقه و ۳۱ ثانیه می باشد .
 طبق فرمول هائی که شرح آن را دادیم اینک می توانیم مشخص کنیم . برای این که حداکثر گرفتگی را شاهد باشیم باید شرایط زیر مهیا باشد .
۱) شخص ناظر در استوا باشد  : تا ناظر بیشترین سرعت خطی را داشته باشد و بنابر این  سرعت حرکت سایه کمترین مقدار را داشته باشد .
۲) گرفتگی کلی در همانجا و در هنگام ظهر رخ دهد : تا ماه کمترین فاصله را تا ناظر داشته باشد و قطرسایه به بیشترین حدخود برسد . ( توجه کنیم قطر سایه به فاصله ماه تا ناظر بستگی دارد نه فاصله ماه تا مرکز زمین و در موقع ظهر ماه نزدیکترین فاصله را تا ناظر دارد ) شکل شماره ۲۹
۳) زمین در دورترین فاصله خود تا خورشید باشد  : تا قطر سایه در محل ناظر بیشترین مقدار را داشته باشد . 
۴) ماه در نزدیکترین فاصله خود تا زمین  باشد  : تا قطر سایه در محل ناظر بیشترین مقدار را داشته باشد .  

۸) مراحل کسوف 

زمان های کسوف عبارت است از زمان برخورد اول ( شروع خورشید گرفتگی جزئی ) تا گرفتگی کامل ( حدود ۱/۵ ساعت می باشد ) و خورشید گرفتگی کامل همانطور که شرح آن رفت حداکثر ۷ دقیقه ۳۱ ثانیه طول می کشد . و از لحظه شروع به باز شدن تا لحظه پایان خورشید گرفتگی هم  ۱/۵ ساعت می باشد  .
در یک گرفتگی کلی ابتدا گزیدگی کوچکی در لبه غربی خورشید ظاهر می شود و بتدریج گسترش پیدا می کند و هنوز هم تاریکی هوا محسوس نیست و در واقع اگر کسی خبر نداشته باشد تا آخرین دقایق هم متوجه تاریکی هوا نمی شود . و تنها در آخرین دقایق هوا بسرعت تاریک می شود. (در قسمت هجوم سایه در این مورد توضیح مفصلی می دهیم )
در آخرین لحظه ها دانه های بیلی و بعد در آخرین لحظه حلقه الماس را می بینید و بعد از چند دقیقه هوا کاملا تاریک شده و ستاره ها و سیاره ها و اشیاء نزدیک خورشید رویت می شوند ( از جمله ستاره های دنباله دار ) و بعد همه مراحل به صورت معکوس اتفاق می افتد یعنی ابتدا حلقه الماس ظاهر شده بعد دانه های بیلی و بعد هلال باریک خورشید از سمت شرق ظاهر شده و هوا هم کاملا روشن می شود و هر لحظه به ضخامت هلال خورشید اضافه شده و… تا به حالت کامل خود بر گردد . در این صورت سایه و نیمسایه از بالای سر ناظر گذشته و به سمت شرق حرکت کرده تا ناظران دیگری شاهد این پدیده زیبا باشند . شکل شماره ۳۲ کلیه مراحل کسوف را نشان می دهد .   

  

 شکل شماره ۳۲ – مراحل کامل خورشید گرفتگی 

 ۹) طول و مساحت کلی مسیر گرفت

طول کلی مسیر گرفت در یک کسوف کامل در حدود ۵۰۰ر۱۲کیلومتر می باشد . این طول شامل طول کلیه مناطقی می باشد که سایه ماه در آنجا حرکت کرده است . البته این طول به نوع کسوف و آن هم به فاصله ماه تا زمین و خورشید از زمین بستگی داردولی متوسط آن۵۰۰ر۱۲کیلومتر می باشد.و با توجه به عرض متوسط سایه (۲۰۰کیلومتر) مساحت کل نقاطی که سایه از آنها گذشته۰۰۰ر۵۰۰ر۲ کیلومتر مربع می شود (۵/درصد سطح زمین ) شکل ۳۳

 شکل شماره ۳۳ – مسیر خورشید گرفتگی ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۶ 

 ۱۰) زمان کل حرکت سایه ما 

اگر طول متوسط یک گرفت را حساب کنیم (حدود ۵۰۰ر۱۲ کیلومتر ) و سرعت متوسط سایه ماه را هم که ۵/ کیلومتر بر ثانیه می باشد زمان کل حرکت سایه ماه یعنی از لحظه برخورد سایه با زمین تا لحظه برخاستن سایه به این صورت محاسبه می شود .  ۲۵۰۰۰ = ۵/۱۲۵۰۰۰٫  ( ۲۵۰۰۰ ثانیه یا حدود ۷ ساعت )

۸ – ناگفته های دیگری از کسوف

در اینجا پدیده زیبای کسوف را از جهاتی دیگر مورد بررسی قرار می دهیم . از این که چرا کسوف در هر ماه اتفاق نمی افتد … تا کسوف در سیاره های دیگر و آینده کسوف , همه را در این قسمت به اختصار توضیح می دهیم .

۱) چرا در هر ماه قمری کسوف اتفاق نمی افتد ؟

ماه در هر بار گردش به دور زمین به وضعیتی می رسد که ماه بین زمین و خورشید قرار می گیرد به عبارت دیگر  مراکز زمین و ماه و خورشید در یک صفحه قرار می گیرد . و به این حالت مقارنه می گویند .
در هر بار مقارنه اتفاق می افتد مراکز ماه و خورشید و زمین در یک صفحه قرار می گیرد ولی لزوما در یک خط راست واقع نمی شوند . ( همانند آنچه در ماه گرفتگی اتفاق می افتد – مراجعه کنید به بخش خسوف )

اگر صفحه مدار ماه به دور زمین با صفحه مدار زمین به دور خورشید ( دایره البروج ) بر هم منطبق بود در هر بار گردش ماه به دور زمین یک کسوف و یک خسوف اتفاق می افتاد ولی چون صفحه مدار ماه به دور زمین با دایره البروج زاویه ۱۹/۵ درجه می سازد در هر مقارنه سایه ماه از بالا و یا پائین زمین می گذرد و با سطح زمین تماس پیدا نمی کند .
در واقع مدار ماه به دور زمین در دو نقطه دایره البروج را قطع می کند که به آنها گره های می گویند هرگاه ماه با گره کمتر از ۱۵درجه فاصله داشته باشد یک خورشید گرفتگی رخ می دهد (توضیح کامل را در قوانین گرفتگی ها شرح می دهیم)

۲) کسوف در سیاره های دیگر ؟

در بین سیاره های منظومه شمسی فقط زمین می باشد که قمری به این بزرگی و نزدیکی دارد که اندازه ظاهری آن تقریبا برابر خورشید باشد . قطر واقعی خورشید۴۰۰ بار از ماه بزرگتر است و اتفاقا فاصله خورشید تا زمین هم ۴۰۰ بار بزرگتر از فاصله ماه تا زمین است . این پدیده باعث می شود در بسیاری از موارد ماه کاملا سطح مرئی خورشید را بپوشاند ولی مانع از پوشیده شدن جو  آن نشود و این امکان مشاهده تاج خورشیدی را فراهم می کند پدیده ای که در هیچ سیاره ای دیده نمی شود پس بیائیم کسوف را در سیارات و اقمار بررسی کنیم .
۱-۲) عطارد و زهره : این سیارات فاقد قمر می باشند و امکان خورشید گرفتگی در آنها وجود ندارد .
۲-۲) مریخ : قمرهای مریخ بسیار کوچک و نامنظمند و تنها می توانند بخش کوچکی از خورشید را بپوشانند و بنابر این امکان مشاهده کسوف کامل در مریخ نیز منتفی می باشد .
۳-۲) سیارات مشتری و زحل و اورانوس و نپتون  : این سیارات از خورشید بسیار دورند و قطر زاویه ای خورشید در آنها بسیار کوچک می باشد . به سبب دارا بودن قمرهای متعدد کسوف های بسیار زیبائی در آنها اتفاق می افتد ولی قطر زاویه ای این قمرها بسیار از خورشید بزرگتر بوده , سطح خورشید را کاملا پوشانده و مانع از مشاهده تاج و پدیده های مربوط به آن می شود (در قسمت بعد در مورد این پدیده ها توضیح می دهیم ) دیگر این که این سیارها گازی هستند و سطح جامد ندارند که بر آنها پا گذاشته و خورشید گرفتگی را تماشا کنیم .
۴-۲) سیاره کوتوله پلوتون : پلوتون قمر بزرگی به نام شارون دارد که می تواند براحتی قرص خورشید ( را که بسیار کوچکتر از خورشید روی زمین است بپوشاند ولی در روی این سیاره کوتوله هم پدیده تاج و… را نمی توانیم ببینیم و دیگر این که این کسوف ها تنها برای بخشی ازپلوتون که رو به شارون قرار دارد دیده می شود)
۵-۲) قمرهای دیگر : در روی قمرهای سیارات هم وضعیت همانند سیارات گازی و دوردست می باشد با این تفاوت که بعلت بزرگی اندازه ظاهری سیاره های مادر کسوف کلی بسیار بیشتر طول کشیده و همه قمر را می پوشاند .     

 ۹- پدیده های هنگام کسوف

بی شک کسوف یکی از زیباترین پدیده های طبیعت است ولی در موقع کسوف پدیده هائی اتفاق می افتد که بر زیبائی کسوف می افزاید در اینجا به شرح شماری از این پدیده ها می پردازیم :

۱) نوارهای سایه ای

 در حالی که تنها هلال کوچکی از خورشید در آسمان باقی مانده اغلب یک پدیده شگفت انگیز مشاهده می شود . بر روی سطوح کم رنگ صاف , خطوط مواج باریکی را می توان دید که به تناوب روشن و تاریکند و به موازات هم به شکل موج حرکت می کنند . این خطوط که اصطلاحا “ نوارهای سایه ای “ نامیده می شوند , نتیجه نور خورشید است که که بر اثر بی نظمی هائی در جو زمین به این صورت درمی آید.(شکل شماره ۳۴ )

۲) تصاویر هلالی

در موقعی که خورشید در حال محو شدن است پدیده های جالبی رخ می دهد به عنوان مثال لکه های بسیار ریز نور که از میان برگ های یک درخت می تابند , بر روی زمین تصاویر هلالی از خورشید به نمایش می گذارند که به آهستگی ناپدید می شود .

۳) هجوم سایه

مرجله جزئی گرفتگی تقریبا در عرض یک ساعت و گاهی اندکی بیشتر به گرفتگی کلی منجر می شود در بیشتر این مدت نشانه مختصری از نزدیک شدن تاریکی به چشم می خورد , اما به تدریج که از قسمت روشن خورشید بیش از پیش کاسته می شود , افزایش تاریکی محسوس می شود در آخرین دقایق ناگهان تاریکی از سمتی از زمین که خورشید شروع به گرفت کرد به محل ناظر می رسد به طوری که با نگاه به افق می بینیم که سیاهی همچون شبحی حرکت کرده و با سرعت زیاد به سمت ما یورش می آورد این پدیده به نام هجوم سایه خوانده می شود .

  

شکل شماره ۳۴ – تصاویر هلالی در گرفتگی جزئی خورشید گراور سازی( چاپ دستی ) ۱۹۰۰ میلادی 

شکل شماره ۳۵ – نوارهای سایه در یک گرفتگی خورشیدی گراور سازی( چاپ دستی ) ۱۹۰۰ میلادی ) 

۴) دانه های تسبیح بیلی

همچنان که هلال باریک خورشید سرانجام شروع به محو شدن می کند ,  لکه های ریز نور به مدت چند ثانیه دیگر قابل رویت است . این نقاط نور به طور منظم در اطراف لبه محو شده خورشید قرار گرفته اند و به شکل رشته ای از دانه های تسبیح در اطراف قرص تاریک ماه جلوه می کنند. این نورها به نام فرانسیس بیلی , ستاره شناس غیرحرفه ای انگلیسی که برای نخستین بار در سال ۱۸۳۶نظرش به این پدیده جلب شد به “ دانه های تسبیح بیلی “معروفند. در واقع دانه های بیلی چیزی نیستند بجز کوه ها و دره های ماه که از بین آنها نور خورشید عبور کرده است.
در لبه های ماه (مرز بین قسمت مرئی و نامرئی ماه ) کوه های بسیار بلندی قرار دارند ( برای اطلاعات بیشتر به جغرافیای ماه مراجعه کنید) . وقتی ماه خورشید را کاملا می پوشاند ازبین دره های ماه نورخورشید عبورکرده و به صورت دانه های بیلی خودش را نشان می دهد(شکل ۳۶ ) 

  

 شکل شماره ۳۶ – دانه های تسبیح بیلی

 ۵) اثر حلقه الماس

اثر حلقه الماس مرحله‌اي در يك خورشيد گرفتگي كامل است. اين اثر براي ثانيه‌هايي درست قبل و بعد از پوشيدگي كامل سطح خورشيد قابل رويت است . اثرحلقه الماس هنگامي اتفاق مي‌افتدكه قسمتي كوچك و باريك ولی درخشان از خورشيد، در امتداد شكاف‌ها و دره‌هاي واقع در ماه مي‌درخشد. اين اتفاق مانند برق زدن يك حلقه الماس است. (شکل شماره ۳۷)

شکل شماره ۳۷ – اثر حلقه الماس

۶) تاج خورشید

بی شک یکی از جالب ترین و زیباترین پدیده های حین کسوف تاج خورشیدی می باشد  که در رنگ های مختلف ظاهر می شود . رقیق ترین بخش جو خورشید را تاج می نامند .دمای آن بسیار زیاد است با آن که دمای سطح خورشید ۶۰۰۰ درجه است ولی دمای تاج بین یک تا ۵ میلیون درجه کلوین برای آن اندازه گیری شده است (در مورد تاج خورشید در قسمت های بعد توضیح می دهیم ) در مواقع معمولی بخاطر شدت درخشندگی نورخورشید تاج قابل مشاهده نیست ولی در زمان کسوف یعنی زمانی که قرص ماه جلوی نورشدید خورشید را می گیرد قابل مشاهده می شود . و تصاویر بسیار جالبی را به نمایش می گذارد .

شکل های شماره ۳۸ تا ۴۲ – تاج خورشید  در کسوف های مختلف

۷) تابش صورتی

هنگامی که لبه جلوئی ماه خورشید را محو می کند , تاج نمایان می شود و در تمام مدت , گرفتگی قابل رویت باقی می ماند . برای چند لحظه هم پس از آغاز گرفتگی هم پیش از پایان آن تابشی متمایل به صورتی در لبه ماه ظاهر می شود . این تابش , نوری از جو پائینی خورشید یعنی “ رنگین سپهر” است . رنگ گلگون رنگین سپهر ناشی از عنصر اصلی آن ,  هیدروژن می باشد .

۸) سایر پدیده های نجومی

موقعی که قرص نورانی خورشید پوشیده می شود پدیده هائی که در زمان های معمول دیده نمی شوند در زمان کسوف قابل رویت هستند.سیارات عطارد و زهره در اطراف قرص تاریک شده خورشید قابل رویت هستند. گاهی ستاره های دنباله دار که در اطراف خورشید می باشند ظاهر می شوند و گاهی هم زبانه های خورشیدی و….

  

 شکل شماره۴۳ – زبانه خورشیدی بسیار عظیم در کسوف ۴ ژوئن ۱۹۴۶  به ابعاد زبانه توجه کنید 

 ۹ ) پدیده های زمینی مرتبط به کسوف

در همان لحظات اولیه که قرص خورشید تاریک می شود هوا ناگهان و به طور محسوسی سرد می شود و جانوران هم بر این اساس واکنش نشان می دهند .
پرندگان از آواز باز می ایستند و ممکن است به لانه های خود برگردند . شکوفه گل هائی که به هنگام روز باز می شوند خود را جمع می کنند , چنانچه گوئی شب است . زنبورها سردر گم می شوند . و پرواز خود را متوقف می کنند  دما در خنکی ماه پائین می آید و تمامی طبیعت طی این لحضات کوتاه تاریکی روزانه , آرام و خاموش به نظر می رسند.

۱۰ – قوانین خسوف و کسوف

خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی قوانین خاص خودش را دارد  . بر اساس این قوانین است که می توان  خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی را پیش بینی کرد ما در قسمت بعد به پیش بینی کسوف و خسوف می پردازیم .

۱) قوانین گرفتگی

در این جا خلاصه اي از مهم ترین قوانین گرفتگی ها بیان می شود:
۱- خسوف فقط در ماه کامل و کسوف فقط در ماه نو رخ می دهد و در روزهای دیگر  ماه قمری رخ نمی دهد .
۲- تعداد خورشید گرفتگی ها  در هر سال حداقل دو حداکثر پنج و ماه گرفتگی ها حداکثر پنج مورد می باشد . ولی بیشترین رقم ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی در طول یک سال قمری حداکثر هفت عدد می باشد .
۳- گرفتگی ها اغلب به صورت زوجی ( خورشید گرفتگی – ماه گرفتگی ) یا سه تائی ( خورشید گرفتگی – ماه گرفتگی- خورشید گرفتگی ) رخ می دهد و ماه گرفتگی همیشه قبل و یا بعد از خورشید گرفتگی اتفاق می افتد و بین آنها دو هفته فاصله می باشد .
۴- الگوی گرفتگی ها در دوره ای معروف به سیکل ساروس که ۱۸ سال و ۱۱ روز و ۸ ساعت می باشد دوباره تکرار می شود ( این الگو به طور دقیق تکرار نمی شود )
۵- در لحظه تشکیل بزرگترین گرفتگی ماه و خورشید در حال مقابله یا مقارنه می باشند ( تعریف مقابله و مقارنه در بخش خسوف آمده است ) اگر زاویه بین خط گره ها و خورشید یا ماه از ۱۲ درجه و ۱۵ دقیقه بیشتر باشد امکان تشکیل ماه گرفتگی وجود ندارد.در حالی که اگر این زاویه کمتر از ۹ درجه و ۳۰ دقیقه باشد باید ماه گرفتگی رخ دهد.
اگر زاویه مذکور بیشتر از ۱۸ درجه و ۳۱ دقیقه باشد خورشید گرفتگی رخ نخواهد داد در حالی که اگر این زاویه از ۱۵ درجه و ۳۱ دقیقه کمتر باشد یک خورشید گرفتگی باید رخ دهد .
۶- در یک ماه گرفتگی مدت زمان مرحله کلی حداکثر یک ساعت و ۴۰ دقیقه و مرحله سایه ای ( جزئی – کلی – جزئی ) حداکثر ۳ ساعت و ۴۰ دقیقه به طول می انجامد ولی حداکثر مدت خورشید گرفتگی کلی در استوا ۷ دقیقه و ۴۰ ثانیه و برای گرفتگی حلقوی ۱۲ دقیقه و ۲۴ ثانیه می باشد .

۲) چرا ماه گرفتگی به نظر بیشتر می آید ؟

با توجه به قوانین گرفتگی ها تعداد خورشید گرفتگی ها از ماه گرفتگی ها کمتر نیست که بیشتر هم می باشد . ولی چرا بیشتر ما ماه گرفگی های متعددی را می بینیم ولی بسیاری در تمام عمر خود فقط یک بار شاهد خورشید گرفتگی می شوند ؟
زمین از ماه بسیار بزرگتر است بنابر این در موقع ماه گرفتگی تمام ماه داخل سایه زمین می شود و در واقع  همه قسمت های مرئی ماه دچار خسوف می شود و این پدیده از نیمی از کره زمین ۵۰٪ سطح زمین قابل رویت می باشد . ولی سایه ماه فقط قسمت کوچکی از زمین را می پوشاند . یعنی چیزی حدود۵/٪ سطح زمین یعنی فقط نیم درصد مردم زمین می توانند یک خورشید گرفتگی را ببینند (چیزی حدود یکصدم) بنابراین به طور متوسط تعداد کسانی که یک ماه گرفتگی را می توانند ببینند ( با فرض یکسان بودن توضیع جمعیت در جهان ) صدبرابر تعداد کسانی است که یک خورشید گرفتگی را می بینند .
کسانی که علاقه به دیدن خورشید گرفتگی داشته باشند و امکانات آن را هم داشته باشند می توانند به مسافرت به مناطقی که گرفتگی رخ می دهد بروند تا از این پدیده زیبا لذت ببرند .

۱۱- پیش بینی کسوف و خسوف

پیش بینی خسوف و کسوف از دو راه امکان پذیر است . راه اول بدست آوردن مختصات دقیق ماه و خورشید و بعد محاسبه روی آنها که از این طریق می توان به طور دقیق کسوف و خسوف را پیش بینی کرد . نظر به این که این روش پیچیده بوده و در این مقاله نمی گنجد در آینده و در فصول و بخش های بعدی به طور کامل تشریع می کنیم . با وجود این که تعیین دقیق مختصات ماه و خورشید تا همین اواخر امکان پذیر شده است ولی منجمان بابلی در بیش از هزاران سال پیش می توانستد کسوف و خسوف را پیش بینی کنند که اساس کار آنها بر اساس چرخه هائی به نام “چرخه های ساروس” می باشد که در همین قسمت به آنها اشاره می کنیم و در فصل محاسبات نجومی که در آینده نوشته می شود به طور کامل شرح می دهیم  .

۱) پیش بینی خسوف و کسوف از راه محاسبه مختصات ماه و خورشید

برای محاسبه ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی دو چیز را باید جداگانه حساب کرد .
۱- برای ماه گرفتگی باید محاسبه کنیم که در چه روز و ساعتی (ساعت محلی یا ساعت جهانی ) گرفت رخ خواهد داد . که خود نیازمند محاسبه کامل مختصات ماه و خورشید (زاویه بعد و مایل و آنومالی متوسط ماه و خورشید و مقدار شناسه عرض ماه) می باشد. که در فصول آینده توضیح خواهیم داد .
۲- در چه مکان هائی(مثلا مکانی که ما در آن قرار داریم ) این گرفت قابل مشاهده می باشد . که خود مستلزم محاسبه زمان طلوع و غروب ماه می باشد .
محاسبه خورشید گرفتگی از ماه گرفتگی هم سخت تر می باشد ما علاوه بر آن که باید مختصات و پارامترهای مربوط به ماه و خورشید را محاسبه کنیم باید مکان دقیق برخورد سایه ماه به زمین و مسیر حرکت سایه ماه را هم مشخص کنیم تا بتوانیم  زمان های گرفت را در هر نقطه مشخص کنیم .
در عین حال می توانیم برای یک نقطه مشخص (مکان خودمان) زمان های گرفت را پیش گوئی کرده و یا از آن ساده تر برای یک ماه قمری مشخص از هر سال محاسبه کنیم گرفت (کسوف یا خسوف ) رخ خواهد داد یا نخواهد داد .

۲) پیش بینی با چرخه های ساروس

محاسبه و پیش گوئی خسوف و کسوف بر اساس فرمول های نجومی کاری سخت و نیازمند دانش کافی از  نجوم محاسباتی می باشد . ولی منجمان بابلی با ثبت چرخه های کسوف و خسوف موسوم به چرخه های ساروس توانستند کسوف ها و خسوف های زمان خود را بدرستی پیش بینی کنند . در اینجا فقط توضیح کوتاهی خواهیم داد که منجمان بابلی در هزاران سال پیش چگونه این محاسبات را انجام می دادند .
۱- موقعیتی که ماه و خورشید در آسمان نسبت به هم دارند هر ۱۸ سال و ۱۱ روز و ۸ ساعت (۳۲/ ۶۵۸۵ روز ) عینا تکرار می شوند یعنی بعد از گذشت این مدت یک خسوف و یا کسوف دقیقا در همان چرخه اتفاق می افتد . حال اگر یک کسوف یا خسوف را بدانیم می توانیم با اطمینان بگوئیم بعد از این مدت همان کسوف یا خسوف دوباره تکرار می شود
۲- اگر یک چرخه ساروس عدد کاملا طبیعی بود با اطمینان می توانستیم پیش بینی کنیم کسوف و خسوفی که ۱۸ سال و ۱۱ روز قبل دیدیم دوباره در همان نقطه خواهیم دید ولی همان ۳۲/ روز ( ۸ ساعت ۹ دقیقه ) باعث می شود به همین اندازه چرخه تعغیر مکان دهد و مثلا در مورد خسوف ( ماه گرفتگی ) بعد از ۶۵۸۵ روز و ۸ ساعت ( ۳۲/ روز ) دوباره اتفاق می افتد ولی این دفعه زمین به اندازه ۸ ساعت چرخیده و این خسوف دیگر در آسمان منطقه قابل دیدن نیست و در مکانی قابل دیدن است که حداقل ۸ ساعت از مکان ناظر عقب تر باشد ( ۱۲۰ درجه طول جغرافیائی )
۳- در مورد کسوف همین اتفاق می افتد و کسوف بعدی در چرخه ساروس ۱۲۰ درجه به سمت غرب تعغیر مکان می دهد و دیگر در آسمان منطقه قابل رویت نخواهد بود .
۴- با این حساب بعد از سه چرخه ساروس حتما باید کسوف و خسوف به منطقه زندگی ناظر باز گردد  . ولی در خورشید گرفتگی ها بعد از هر ساروس خط سیر گرفتگی کمی به سمت یکی از قطب ها تعغیر مکان می دهد . بنابر این اگر چه بعد از سه دوره ساروس مسیر گرفتگی با طول جغرافیائی ناظر برابر است ولی چون مسیر به سمت یکی از قطب های شمال و جنوب تعغیر مکان داده باز هم در محل زندگی ناظر قابل رویت نخواهد بود . ( شکل شماره ۴۴ )

۵- یک مجموعه ساروسی با برخورد سایه ماه به یکی از قطب های زمین ( قطب شمال یا جنوب ) شروع شده و هر دوره علاوه بر آن که ۱۲۰ درجه به سمت غرب می چرخد کمی هم به سمت قطب مخالف حرکت کرده تا به قطب دیگر کره زمین رسیده و از آن خارج شود .
۶- هر چرخه ساروسی حدود  ۱۲۲۶ تا ۱۵۵۰ سال طول می کشد و در این مدت ۶۹ تا ۸۷ گرفتگی روی می دهد که ۳۹ تا ۵۹ عدد از آنها کامل یا حلقوی و بقیه جزئی هستند .
۷- اگر تعداد چرخه های ساروسی در هر دوره فقط یکی بود کسوف و خسوف بسیار نادر بود ولی در هر زمان حدود ۴۰ چرخه ساروسی با هم فعالیت می کنند . با از بین رفتن یک چرخه ساروسی چرخه دیگری جایگزین آن می شود و یعنی یکی از بین رفته و دیگری جایش را می گیرد .
۸- این به این معنی است که اگر کسی تمامی چرخه های ساروسی( حدود ۴۰ چرخه ساروسی ) زمان خودش را بداند(کافی است از هر چرخه یک یا چند کسوف یا خسوف را بداند) می تواند تمام کسوف ها و خسوف ها را پیش بینی کند بدون این که به علم و چگونگی این چرخه ها واقف باشد .
بنابر این می بینیم چگونه منجمان بابلی می توانستد بدون داشتن مختصات ماه و خورشید و محاسبات پیچیده نجومی و بدون ابزار آلات پیچیده بدرستی کسوف و خسوف ها را پیش بینی کنند .  
۹- تقریبا هر ۲/۵ سال یک بار حداقل مراحل جزئی گرفتگی از هر نقطه ای در جهان قابل مشاهده می باشد . در حالی که کسوف کلی ده ها سال طول می کشد تا به یک منطقه برگردد .
در جدول شماره یک کلیه کسوف هائی که یک چرخه ساروسی تولید کرده است نشان داده شده است . کسوف ها با کسوف جزئی در سال ۹۹۳ میلادی در قطب جنوب شروع شده و به سمت شمال حرکت کرده تا در سال ۲۱۹۵ از قطب شمال خارج خواهد شد .  لازم است به این نکات توجه شود .
۱- بجز کسوف های جزئی که در ابتدای هردوره به وقوع می پیوندد و بی نظم است فاصله زمانی همه کسوف ها هماه ۱۸ سال و ۱۱ روز است ( تاریخ ها را از هم کم کنید )
۲- استثنای دیگر مربوط به ردیف ۳۸ (  ۲۱ ژوئیه ۱۶۰۰ ) می باشد که بعد از آنکه گاه شماری میلادی از ژولینی به گریگوری تعغیر پیدا کرد و ۱۰ روز حذف شد . و از این رو چرخه ساروس ۱۰ روز اختلاف نشان می دهد .
( مراجعه کنید به تاریخچه گاه شماری  از همین سایت )  

   

شکل شماره۴۴ – مراحل مختلف یک چرخه ساروسی مربوط به کسوف

جدول شماره ۱ – یک حلقه ساروس

نکته :  برای دیدن فهرست و جدول کامل خورشید گرفتگی های قرن ۲۱ اینجا را کلیک کنید .

۱۲- خطرات نگاه کردن به خورشید در هنگام گرفتگی  

خورشید گرفتگی یکی از زیباترین پدیده های طبیعت است . هرسال علاوه بر افراد بومی ساکن محل خورشید گرفتگی ,  افراد مختلفی از نقاط دیگر دنیا جمع شده و به تماشای این پدیده زیبا می نشینند ولی متاسفانه عده زیادی از این افراد بخاطر عدم رعایت مسائل ایمنی برای همیشه چشمان خود را از دست می دهند و یا به صدمات شدید و غیر قابل جبران بینائی مبتلا می شوند . عده ای هم دوربین های عکاسی وفیلمبرداری و… ابزار آلات گرانقیمت خود را از دست می دهند . سوال این است پس چه باید کرد ؟
از طرفی بسیاری از افراد که امکان مسافرت برای دیدن این پدیده را ندارند و می خواهند فقط در محل زندگی خودشان خورشید گرفتگی را ببینند این یک فرصت طلائی می باشد که نمی خواهند از دست بدهند و از طرفی عده ای که باصرف هزینه و وقت گرانبها فرصت مسافرت و دیدن این پدیده را دارند می خواهند حداکثر استفاده را کرده و … بنابر این ازنکات ایمنی غافل شده و چشمان خود را بخاطر چند لحظه دیدن خورشید برای همیشه ازدست می دهند.

۱) چشم چگونه می بیند ؟

دراینجا قصد شرح کامل مکانیسم بینائی را نداریم ولی باید مختری راجع به مکانیسم بینائی توضیح مختصری بدهیم :
چشم ما از قسمت های مختلفی تشکیل شده است( شکل شماره ۴۵ ) نور پس از عبور از قسمت جلو چشم که قرنیه نامیده می شود و پس از عبور از سوراخ مردمک وارد عدسی شده و در آنجا متمرکز شده و روی پرده شبکیه تصویر تشکیل  می شود و تصویر تشکیل شده توسط  عصب بینائی به مغز ارسال شده و ما می توانیم ببینیم .

شکل شماره ۴۵ – مکانیزم بینائی
دوربین های عکاسی و فیلمبرداری هم دقیقا این گونه عمل می کنند . یعنی نور توسط یک عدسی روی یک صفحه متمرکز شده ولی این دفعه بجای شبکیه یک سنسور قرار دارد که تصویر را به یک فایل دجیتالی تبدیل می کند ( قبلا روی فیلم عکاسی می افتاد و بعد به نگاتیو تبدیل می شد )  

۲) موقع نگاه کردن به خورشید چه اتفاقی می افتد ؟

 آیا تاکنون با ذره بین کار کرده اید ؟ وقتی که ذره بین را در مقابل نور خورشید می گیرید و حرارت خورشید را بر روی یک تکه کاغذ و یا چوب متمرکر می کنید می بینید چه اتفاقی می افتد ؟ ( شکل شماره ۴۶ )
درست است.کاغذ شروع یه دود کردن و سوختن می کند . این همان اتفاقی است که در موقع نگاه کردن به خورشید می افتد . با این تفاوت که در اینجا این شبکیه چشم شما است که شروع به سوختن می کند نور خورشید روی پرده شبکیه متمرکز می شود و مانند کاغذ شروع به سوزاندن شبکیه می کند.(شکل شماره ۴۶)
نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که شبکیه چشم مملو از اعصاب حساس به نور برای دیدن انواع طیف های مختلف نور است و اعصاب حساس به درد ندارد بنابر این شما متوجه سوختن شبکیه چشمتان نمی شوید تنها وقتی متوجه می شوید که یک لکه سیاه و بزرگ برای همیشه جلو دیدن شما را می گیرد .
سوختن شبکیه دائمی و غیر قابل بازگشت می باشد و تاکنون علم پزشکی راهی برای ترمیم شبکیه پیدا نکرده است .

 

شکل شماره ۴۶ – سوختن کاغذ با ذره بین

شکل شماره ۴۷ – اثرات نگاه مستقیم به خورشید
دور بین ها و وسائل عکاسی هم اگر بدون رعایت نکات ایمنی به سمت خورشید متمرکز شوند هم شدیدا صدمه می بینند . نورخورشید این دفعه سنسورها و قطعات داخلی دوربین را می سوزاند ( شکل شماره ۴۹ )

طی کسوف ۲۱ اوت ۲۰۱۷ در آمریکا تجهیزات عکاسی بسیاری صدمه جدی دیدند. این صدمه به اجزائی مانند لنزها و دیافراگم و سنسورها و بسیاری از قطعات دوربین ها وارد شدو میلون هادلار به شهروندان آمریکائی خسارت واردشد .

شکل شماره ۴۸  – یک نمونه صدمه به دوربین ها و تجهیزات اپتیکی

۳) خطرات نگاه کردن به هلال گرفته خورشید

نور خورشید بقدری شدید است که نه کسی می تواند و نه دلیلی دارد که به خورشید نگاه کند (چشم ها خیره می شود ) ولی در موقع کسوف همه نگاه ها به آسمان و خورشید متمرکز می شود . خطر از اینجا ناشی می شود که هلال خورشید دیگر آن خیره کنندگی را ندارد که شخص نتواند به آن نگاه کند و از طرفی به علت تاریک شدن نسبی هوا مردمک چشم باز و نور بسیار بیشتری وارد چشم ها می شود و تنها وقتی شخص متوجه خطر می شود که صدمه ای شدید به چشم خود زده است. و بینائی خود را مختل کرده است.
حتی وقتی تنها یک هلال کوچک از خورشید مانده باشد آن هم خطرناک است و می تواند به چشم صدمه بزند .

۴) نگاه کردن به تاج خورشید

در مدتی که گرفتگی کامل شده و تاج خورشید نمایان شده می توانید با اطمینان کامل به تاج نگاه کنید . تماشای تاج خورشید بی خطر است زیرا تاج یک میلون بار از خود خورشید کم نورتر است و بنابراین نمی تواند صدمه جدی به چشم شما برساند .

۱۳- روش های ایمن برای دیدن خورشید گرفتگی

روش های مختلفی برای دیدن بی خطر خورشید گرفتگی وجود دارد . یکی از این روش ها تماشای مستقیم و دیگری روش های دیدن غیر مستقیم می باشد که هر کدام را جداگانه تشریح خواهیم کرد .

۱) روش غیر مستقیم رصد خورشید 

روش های مختلفی برای دیدن بی خطر خورشید گرفتگی وجود دارد . بیشتر این روش ها به این صورت است که یا با استفاده از یک وسیله اپتیکی همانند تلسکوپ تصویر خورشید را در روی یک صفحه انداخته و بدون نگاه مستقیم به خورشید به تصویری که روی صفحه انداخته شده مستقیم نگاه کنید و یا با استفاده از یک اتاق تاریک ( اتاق تاریک اتاقکی است که نور از روزنه ای کوچک داخل آن تابیده و تصویر محیط را روی یکی از دیوارها می اندازد ) به تصویر خورشید که روی یکی از دیوارهای اتاق افتاده است نگاه کنید .

 

 شکل های شماره ۴۹ تا ۵۲ -روش های بی خطر خورشید گرفتگی

 

    ۲) استفاده از عینک های مخصوص

بسیاری از مردم از این روش ها خوششان نمی آید و به عبارتی می خواهند به طور مستقیم به خورشید نگاه کنند . این افراد هم می توانند از عینک های مخصوص خورشید گرفتگی استفاده کنند . این عینک ها در مکان ها و روزهای نزدیک به کسوف با قیمت های مختلف بین مردم توضیع می گردد
در صورت عدم دستیابی به این عینک ها (به هر دلیل) می توانید از عینک جوشکاری شماره ۱۴به بالا استفاده کنید .
استفاده از عینک های دودی , فیلم های رادیولوژی و هر گونه عینک غیر استاندارد تنیجه ای نداشته و خطرناک است.

شکل شماره ۵۳ – عکس از خورشید گرفتگی ۱۸۶۵ هزاران نفر بعلت استفاده از شیشه دود زده و صافی های دست ساز برای مشاهده خورشید گرفتگی صدمات شدید بینائی دیدند

 

شکل های شماره ۵۴ تا ۵۶ – مشاهده خورشید گرفتگی با عینک های استاندارد

 ۳) روش حفاظت از ابزارهای اپتیکی

 برای حفاظت از ابزارهای گران قیمت اپتیکی هم وسائل متعددی وجود دارد . اکیدا توصیه می کنیم بدون استفاده از ابزارهای مخصوص که اشعه های زیانبار خورشید را فیلتر می کند تلسکوپ ها و دوربین های دجیتال و فیلمبرداری و… به سمت خورشید نشانه نروید . عدسی ها و آینه های تلسکوپ ها و دوربین ها همانند ذره بین نور را متمرکز کرده و به این ابزارها خسارات جدی وارد می کنند .
انواع فیلترهای خورشیدی در بازار موجود می باشد که بستگی به بودجه خود می توانید یکی از آنها را خریداری و بر روی دوربین یا تلسکوپ خود نصب کنید . بر روی این فیلترهای لایه محافظی قرار دارد که ۹۹/۹۹ درصد از اشعه مضر خورشید را جذب کرده و از قطعات دوربین و تلسکوپ شما در مقابل اشعه خورشید محافظت می کند .
توجه داشته باشید اگر برای این فیلترها هزینه بیشتری بکنید و یک نوع استاندارد و مناسب را تهیه کنید هزینه انجام شده ده هار بار کمتر از هزینه ای است که به تلسکوپ ها و دوربین های گران قیمت شما وارد می شود و نکته ای مهم دیگر این است که با استفاده از این فیلترها می توانید از درون تلسکوپ هم به خورشید مستقیم نگاه کنید در حالی که بدون این فیلترها تماشای خورشید با تلسکوپ حتی از تماشای بدون تلسکوپ بسیار خطرناک تر است .    

 

شکل شماره ۵۷ – نمونه ای از فیلترهای مخصوص خورشید برای تلسکوپ و منظره دیده شده از پشت آن

شکل های شماره ۵۸ و ۵۹ نمونه های دیگر فیلترهای مخصوص خورشید برای تلسکوپ

 ۱۴- بهترین مکان ها برای رصد خورشید گرفتگی

شما برای دیدن خورشید گرفتگی ماه ها و سال ها منتظر ماندید . گاهی برای سفر به منطقه مورد نظر متقبل هزینه شدید و اکنون که لحظه انتظار فرا رسیده با آسمان ابری مواجه می شوید و یا بعلت اشتباه در انتخاب محل نمی توانید به هدف خود برسید . این موضوع به اندازه کافی ناراحت کننده می باشد . در این قسمت در مورد این که چه مکانی را برای رصد انتخاب کنیم توضیح می دهیم .

۱) آماده شدن برای کسوف

اگر در محل زندگی و شهرتان کسوف اتفاق می افتد و یا برنامه سفر به نقاطی از کشورتان و یا حتی خارج از کشور را دارید از روزها و حتی ماه های قبل برنامه ریزی کنید . و همه چیز را به روزهای آخر موکول نکنید .
۱- ابتدا بهترین نقطه را انتخاب کرده و چند روز قبل از کسوف به محل مورد نظر رفته و خود را آماده کنید .
۲- لوازم و وسائل کار از قبیل : عینک های مخصوص دیدن کسوف , دوربین و تلسکوپ ( به همراه لنزها و فیلترهای مخصوص ) را از قبل آماده کرده و کار با آنها را فرا بگیرید . 
۳-حداقل روز قبل به محل رصد رفته و همه چیز را ( امکانات محلی , ارتفاعات محل و…) را کامل بررسی کنید.

۲) انتخاب محل مناسب

کسوف کامل اگر چه در نواری باریک در روی زمین اتفاق می افتد ولی همین نوار باریک هزاران کیلومتر طول دارد و در این مسیر طولانی با کمی جستجو و دقت می توانید بهترین نقطه را برای رصد انتخاب کنید تا حاصل زحماتتان بر باد نرود , مواردی که باید به آن توجه کنید از این قرار است  :
۱-۲) بیشترین مقدار کسوف کامل :  یکی از پارامترهای مهم برای مشاهده و رصد خورشید گرفتگی زمان کسوف کامل می باشد . زمان کسوف کامل از نقطه ای به نقطه دیگر کمی تفاوت می کند . مسیر گرفتگی کلی یک نواری است که با برخورد سایه ماه به زمین شروع و هزاران کیلومتر ادامه دارد . در ابتدا و انتهای این مسیر زمان گرفت کمتر و در وسط مسیر زمان گرفت طولانی تر می شود . اطلاعات لازم در این خصوص را می توانید از سایت ها ی … مختلف در آورده و نقشه های لازم را تهیه کنید .
۲-۲) آسمان صاف : نکته ای که بسیار اهمیت دارد آسمان صاف می باشد . قبل از انتخاب شهر محل رصد اطلاعات مربوط به هواشناسی را از سایت های هواشناسی در آورده تا بتوانید محلی را انتخاب کرده که صاف ترین و بدون ابرترین هوا را داشته باشد . نقشه ها و اطلاعات هواشناسی را هر روز دنبال کنید و حتی اگر در روزهای آخر متوجه شدید محل اقامت شما آسمان صافی ندارد و امکان ابری شدن هوا و… می رود هر چه سریعتر به مکان بهتری رفته تا زحماتتان به هدر نرود .
بهترین سایت های هواشناسی از این قرار است :
۱) سایت یاهو  :  امکان دیدن اب و هوای همه نقاط جهان را دارد و درسمت بالا و سمت راست می توان منوی آن را به فارسی یا هر زبان دیگری کرد . همچنین در تنظیمات آن می توان دما را بر حسب درجه یا فارنهایت تنظیم کرد .
۲)  سایت هواشناسی CNN  : تنها زبان آن عربی انگلیسی و اسپانیائی است ولی تنظیمات دما دارد .
۳) سایت MSN : تنها زبانی که دارد انگلیسی است .
۴) سایت سازمان هواشناسی ایران : که مختص هواشناسی ایران است و برای مناطق دیگر جهان کاربرد ندارد .

همچنین می توانیدبا کمی جستجو در اینترنت بهترین سایت ها را متناسب با شهر و کشور محل رصد پیدا کنید .

اگر در آخرین لحظات هم متوجه شدید که امکان ابری شدن هوا وجود دارد سریعا محل خود را تعغیر داده و بهترین محل را  از نظر هوای صاف انتخاب کنید . توجه کنید داشتن آسمان صاف و بدون ابر مهترین انتخاب شما است .   

۳-۲) بهترین نقطه رصدی : در داخل شهرهای بزرگ و کلان شهرها مکان خوبی برای رصد نیست . زیرا بعلت آلودگی هوا و آلودگی های نوری و ساختمان ها و…نمی توانید تمام پدیده های مربوط به کسوف را کامل رصد کنید پس بهترین مکان در خارج از شهرها و جائی بدور از آلودگی و هیاهوی شهرها می باشد .
۱- اگر گرفتگی در اوائل صبح و یا اواخر بعد از ظهر اتفاق می افتد ارتفاع خورشید پائین است و باید در جائی مستقر شوید که افق خوبی داشته باشد و کوه ها و تپه ها مانع دید نشود . می توانید در روز و روزهای قبل با رفتن به محل در همان ساعت گرفت این موضوع را بررسی کنید تا مشکلی پیش نیاید .
۲- اگر روی تپه یا ساختمان بلندی واقع شوید شانس این را دارید که پدیده هجوم سایه را بتوانید ببینید . همچنین  افق بازتری داشته و بهتر کسوف را رصد می کنید .

۳) آمادگی در محل و نوشتن گزارش کار

حداقل یک ساعت قبل از شروع گرفتگی در محل حاضر شده و وسائل لازم را تهیه کنید . همه وسائل را چک کرده و آماده رصد شوید . بهتر است کاغذ و قلم را هم آماده و همه زمان های لازم را یاداشت کنید :
شروع گرفتگی جزئی (برخورد اول) – کامل شدن گرفتگی(برخورد دوم) – شروع به باز شدن(برخوردسوم) – پایان کسوف , در ضمن گزارش رصد فراموش نشود.(گزارش شامل محل رصد و زمان های گرفتگی و… می باشد)

۴) در تعقیب سایه با هواپیما

حداکثر گرفتگی در بهترین شرایط همانطور که توضیح دادیم در استوا و در هنگام ظهر که حدود ۷/۵ دقیقه  می باشد ولی سوال اینجاست که آیا می شود مدت بیشتری کسوف را تجربه کرد پاسخ سوال آری است ولی نه با ماندن در یک منطقه بلکه با تعقیب سایه آن هم نه با اتومبیل که سرعت حرکت سایه ماه بالای ۱۲۰۰کیلومتر در ساعت است پس باید توسط هواپیمای مافوق صوت تعقیب شود .
در۳۰ ژوئن ۱۹۷۳دانشمندان با هواپیمای مافوق صوت از جزایر قناری داخل سایه ماه شده و به مدت ۷۴ دقیقه سایه ماه را تعقیب کردند (مسیر پرواز در شکل شماره ۶۰ آمده است ) و در فورت لامی (فورت لامی یا  اِنجامِنا ,  نجامنا پایتخت و بزرگترین شهر کشور چاد است ) فرود آمدند . آنها در طی این پرواز ۷۴ دقیقه کسوف کامل را تجربه کردند(یعنی۱۰برابر بیشتر از بالاترین زمانی که یک کسوف می تواند داشته باشد )     

 شکل شماره ۶۰ – پرواز با کنکورد مافوق صوت بر فراز آفریقا و تعقیب سایه ماه 

 منابع : گرفتگی های ماه و خورشید
تالیف : برایان بربور – مترجم : محسن مدیر شانه چی – انتشارات آستان قدس
 و کتاب هاو منابع  ارزشمند دیگر
 

برای مطالعه مقاله های روانشناسی اینجا  را کلیک کنید .

عکس های طبیعت, طبیعت خوانسار , شکوفه های بهاری  , گلستان کوه ,دانلود آلبوم های کامل بهترین و زیباترین عکس ها ,آلبوم هائی با صدها عکس کیفیت بالا ,  در هیچ کجای اینترنت این عکسها را پیدا نمیکنید , عکس هابدون استفاده از تکنیک های فتوشاپ تهیه شده , کاملا طبیعی 

برای آموزش کامل و حرفه ای گوگل مپ روی شکل زیر کلیک کنید

همه جیز در مورد گوگل مپ

۱) هر گونه اظهار نظر را در فرم اظهار نظر کاربران وارد کنید .
۲) نظرات بعد از تایید مدیریت نشان داده می شود .
۳) با انتقادات و پیشنهادات سازنده خود ما را هرچه بیشتر  همراهی کنید . مدیریت از انتقادات و پیشنهادات سازنده شما استقبال میکند .
۴) هرگونه بهره برداری : کپی تمام و یا قسمتی از مطالب این سایت بدون ارجاع منبع آن ممنوع می باشد .
۵) تکثیر فایل های Pdf با ذکر منبع آزاد ولی فروش آن تحت هر عنوان و با ذکر منبع هم ممنوع می باشد .

 

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.