در دنیای امروز چیزی که بیشتر از همه خودنمایی میکند، اخبار ناراحتکننده دربارهی زندگی آدمها، مشکلات محیط زیست و اوضاع آشفتهی جهان است. اما وقتی دربارهی همهی اینها، انواع و اقسام جرم و جنایت در دنیا، جنگ در کشورهای مختلف و انواع مشکلات اقتصادی و اجتماعی میشنویم، تنها چیزی که در حفظ روحیهی هرکدام از ما تأثیر ویژه دارد و باعث میشود همهی ما برای زنده ماندن و زندگی تلاش کنیم، واژهی کوچک اما زیبای «امید» است. امید مولد احساسات و مبنای جذابیت زندگی است. امید تنها چیزی است که در تاریکی و میان همهی چیزهای بد مثل یک نقطهی نور در ذهن هرکسی میدرخشد و توان تازهای برای ادامهی حیات در تک تک ما بهوجود میآورد.
چگونه امید، این نیاز مهم انسانی را بهوجود بیاوریم و درست هدایتش کنیم؟ سعی میکنیم در این مقاله تا آنجایی که میتوانیم، بفهمیم امید چیست و دربارهاش با شما صحبت کنیم.
چرا نا امید میشویم و چگونه با ناامیدی مقابله کنیم
میخواهم برایتان یک داستان اسطورهای تعریف کنم. همانطور که شما هم میدانید اساطیر چون مربوط به دورانی دستنیافتنی هستند، همیشه جذابیت خاصی دارند؛ پس خواندن این داستان نیز خالی از لطف نخواهد بود. داستان ما دربارهی اولین زنی است که بنا بر اساطیر یونانی به دست خدایان خلق شد و پاندورا نام دارد. شهرت پاندورا به خاطر جعبهای است که خدایان به او میدهند. در اساطیر یونانی پرومتئوس خدایی است که بشر را آفرید و البته این بشر فقط بهصورت مرد خلق شد. زئوس خدای خدایان یونان در کوه المپ میزیست. روزی پرومتئوس آتش را که نزد خدایان المپ بود میدزد و به انسان میدهد تا از آن استفاده کند. به دلیل این کار، مورد غضب زئوس قرار میگیرد و خدای خدایان برای تلافی کار او تصمیم میگیرد در مقابل جنس مرد، اولین زن یعنی پاندورا را خلق کند. پس به هفاستوس دستور میدهد تا خاک و آب را در هم بیامیزد و پیکری بسازد و به تمام خدایان میگوید تا بهترین نعمتها را به او بدهند. آفرودیت به او زیبایی میبخشد، آپولو موسیقی و در آخر هرمس او را پاندورا نام میگذارد که به معنی تمام نعمتهاست. زئوس، پاندورا را برای همسری به اپی متوس برادر پرومتئوس میدهد و پاندورا با خود جعبهای اسرارآمیز به همراه میبرد که هرگز نباید در این جعبه را باز کند، چون پرومتئوس تمام رنجها و مصائب زندگی را در این صندوق قفل کرده بود تا نوع بشر آسیبی نبیند. آنها با هم ازدواج میکنند؛ اما یک روز پاندورا طاقت نمیآورد و در جعبه را باز میکند، ناگهان تمام مصائب، دنیا را فرا میگیرد، رنج و بیماری، پیری و مرگ، دروغ، دزدی و جنایت در همهجا پر میشود. پاندورا که از بیرون جهیدن بدیها میترسد فورا در جعبه را میبندد. اما جعبه خالی شده است و آنچه ته جعبه مانده، چیز کوچکی است که جای زیادی نمیگیرد، چیزی که مثل دیگر چیزهای بد بیرون نرفته و آرام و مطمئن درون جعبه مانده بود. بله «امید» تنها چیزی بود که ته جعبه مانده بود. تنها چیزی که میتوانست در مقابل تمام بدیها مقاومت کند. امید مهم ترین چیزی است که تا الان هم وجود دارد!
امید، رابطهی مستقیم با احساس ما دربارهی امکانپذیری یا عدم امکانپذیری یک موضوع دارد. هرچقدر چیزی به نظر شما ممکنتر باشد، میزان امیدتان بالاتر میرود. و هر اندازه میزان درک ما از این امکانات بیشتر و مشخصتر باشد امیدمان قویتر میشود. در مقابل هرچقدر بیشتر حس کنیم که چیزی غیرممکن است و نمیتوانیم به آن برسیم، مأیوستر میشویم.
البته باید مراقب باشید که مفاهیم مختلف را با هم اشتباه نگیرید، امید همان شادمانی یا خوشبینی نیست. این دو مفهوم در واقع فقط ممکن است نتیجهی امیدواری باشند. امید مفهومی است که وقتی حس میکنیم زندگی چیزی نگرانکننده است، به آن پناه میبریم. کمک میکند محکم باشیم و برای زندگی تلاش کنیم. امید همان حسی است که وقتی در رابطهی عاطفی خوبی هستیم به ما اجازه میدهد به آیندهی رابطه نگاه کنیم و برای آن برنامه بریزیم. امید در واقع حسی عمیقتر و قویتر از خوشحالی یا خوشبینی است و تمام حسهای خوب بدون امید بیمعنا میشوند. از خودتان بپرسید: «چرا تلاش کنم؟» و به پاسخش فکر کنید، قطعا تنها زمانی به خودتان میگویید «تلاش کن» که به موفقیت امیدوارید.
راهکارهایی برای رسیدن به خوشبختی
امید در واقع تنها چیزی است که روی توانایی فرد برای مقابله با یک بیماری اثر میگذارد. بیمارانی که امیدواری بیشتری به بهبود و درمان دارند، مقدار بیشتری دوپامین و اندورفین در بدنشان ترشح میشود و دیگر هورمونهای بدنشان هم به بهترشدن فرد و بهبود بیماریش کمک میکنند و البته باعث میشوند بیمار انرژی کافی برای مبارزه با بیماریش و زندهماندن را بهدست آورد. امید به ما انرژی میدهد تا پتانسیل لازم برای زندگی را داشته باشیم و همین امید است که حتی وقتی از مشکلات خسته میشویم، وادارمان میکند باز هم به راهمان ادامه بدهیم. میدانم! همه دوست دارند امیدوار باشند و هرگز امیدشان را از دست ندهند، اما گاهی هم پیش میآید که آدم ناامید میشود. خودتان را شماتت نکنید، همه مثل شما هستند، برای همه ممکن است گاهی پیش بیاید.
با امید داشتن، میتوانیم قدر خودمان و دیگران را بدانیم، زندگی را دوست داشته باشیم و سپاسگزار تمام چیزهایی باشیم که داریم. اما حواستان باشد، امید ربطی به خوشخیالی ندارد. امید را با خواب و خیال واهی اشتباه نگیرید. امید برخلاف خوش خیالی شما را وادار میکند بلند شوید، آستینهایتان را بالا بزنید و سختتر کار کنید تا موفق شوید. از طرفی باعث میشود سمت هرکاری نروید. امید به شما جرأت میدهد و به تمام جزئیات، مهارتها و چالشهایی که در دنیا با آنها روبهرو میشوید، ارزش و معنا میبخشد.
چطور به دیگران امیدواری بدهیم؟
امید این نیاز را در شما بهوجود میآورد که دوست داشته باشید خودتان را محک بزنید و ببینید توانایی انجام چه کارهایی را دارید و میتوانید دربارهی چه چیزهایی دست به تجربه کردن بزنید و این یکی از گامهای مهم در مسیر آموختن است. یادتان باشد امید اصلا به معنای ایجاد خوشبینی کاذب یا دادن وعدههای توخالی به دیگران نیست. داستان پاندورا را یادتان بیاید! امید هیچ نسبتی با بدیها ندارد. زندگی امیدوارانه یعنی همچنان که از منافع خودتان محافظت میکنید و امیدوار به پیشرفت خود هستید انسانیت را هرگز زیر پا نگذارید، برای پیشرفت خودتان به دیگران امید واهی ندهید و برای منافع خودتان دل دیگران را الکی خوش نکنید.
امید حقیقت را زنده نگه میدارد و سبب میشود خلاقیت ما برای مقابله با مشکلات بهکار بیفتد. البته منظور از مشکلات، مسائل واقعی هستند نه مشکلاتی که ما خودمان با بیفکری آنها را بهوجود آوردهایم یا مسائلی که واقعی نیستند و ساخته و پرداختهی ذهنمان هستند.
زندگی امیدوارانه
زندگی سرشار از امید یعنی اهمیت دادن به افراد دیگر، به چیزهای مهم زندگیمان و البته بیشتر از هر چیز و هرکس دیگر اهمیت دادن به وجود «خودمان». مراقب خودتان باشید. اهمیت و کیفیت کارهایی که انجام میدهید مهم است و مهم است که شما چگونه با خودتان و دیگران رفتار میکنید.
اگر میخواهید بخش مهمی از دنیای امیدوارانه باشید باید این کارها را همیشه انجام بدهید:
۱)دوباره نگاه کنید و ببینید چقدر به زندگی امیدوارید؟ در چه حالید؟ سلامتی، کار، روابطتان در چه شرایطی است؟
۲)مراقب سلامتی خود باشید
۳)یک استراتژی کاهش استرس برای خودتان داشته باشید. مدیتیشن، تمرینات تنفسی، ورزش، سرگرمیها و تفریحات مورد علاقهتان، استرس را کاهش میدهد. بودن در طبیعت را هم امتحان کنید، حتما جواب میدهد. قدم بزنید و روی داشتههایتان تمرکز کنید.
۴)روابطی برقرار کنید که میزان امیدواریتان را بالاتر میبرد. بخشش را یاد بگیرید و اگر فکر میکنید نوشتن راهکار مناسبی است، سعی کنید از راهحل نوشتن روزانه کمک بگیرید، احساساتتان را بنویسید و بهوسیلهی نوشتن، ذهنتان را از احساسات منفی خالی کنید.
۵)به دیگران کمک کنید خودشان را بهتر بشناسند. اگر مطمئن شدید که دوست دارند اشتباهاتشان را جبران کنند و زندگیشان را بسازند، شما هم به آنها امید بدهید و کمک کنید موفق شوند.
پنج راه برای افزایش امید در زندگی
امید را با دیگران شریک شوید
سادهترین راه کنترل کردن دیگران، ناامید کردنشان است و البته که گرفتن امید یک انسان بدترین کار ممکن در حق اوست. امید آنقدر مهم است که خیلی از حکومتهای خودکامه راههای دور و درازی را طی میکنند تا با توجه به گذشته یک کشور یا سرزمین یا از طریق اعتقادات یک ملت، امید را در آنها بکشند و کنترلشان کنند. «تفرقه بینداز و حکومت کن» که یکی از روشهای قدیمی کنترل اجتماعی است در واقع با از بین بردن امید، ترس را جایگزین میکند و به هدف خود میرسد. پس یکی از راههای افزایش امیدواری، از بین بردن موانع موجود یا سادهتر کردن آنهاست. هرکدام از ما انعکاس استعداد، عشق و شادی در جهان پیرامون خود هستیم. پس امید خودش نوعی انرژی است، انرژی مثبتی که ما توسط استعدادهایمان، عشقمان ، روح و ارزشهایمان به دیگران میدهیم. پس امید دادن را انتخاب کنیم چون امید نیروی حیاتی نوع بشر است.
نگذارید این ترس ها موفقیت شما را تهدید کنند
سادهترین راه برای بهوجود آمدن یک دنیای امیدوار این است که امید را در دیگران زنده نگه داریم و از آنها هم بخواهیم همینکار را در مورد ما انجام بدهند. اگر اطرافمان را با افراد امیدوار پر کنیم، آنوقت میتوانیم بگويیم انسان خوشبختی هستیم. واقعا خوش به حالتان اگر دوستان و خانوادهتان چنین افرادی هستند.
با تمام چیزهایی که گفته شد، باید اعتراف کنم که متأسفانه بعضی افراد چشمانداز امیدوارانهای به زندگی ندارند و شاید تعداد این افراد کم هم نباشد. اما حقیقت مهمتر این است که شما همیشه میتوانید به هرکس دیگری امیدواری بدهید. خواه آن فرد برای این کار شما ارزش قائل باشد، خواه نه. اما بهتر است شما اهمیت ندهید، چون امید برای داشتن یک دنیای زیباتر ضروری است. وقتی کسی چیز باارزشی را از دست میدهد برای دوباره امیدوار کردنش تلاش کنید، این در واقع تمرین امیدواری برای خودتان است. تلاش کنید دیگران هم امید را به معنای واقعی لمس کنند. امیدواری را عقب نیندازید و به آینده موکول نکنید. «امید» همهی همین چیزهای کوچکی است که هر روز برای زندگی انجام میدهیم.
میدانم که در این دوره و زمانه به نظر خیلی سخت میآید، اما امید تنها چیزی است که تهِ جعبهی دنیا برای خوشحالی ما باقی مانده است؛ پس با امید به زندگی ادامه بدهیم.
روش های مقابله با نا امیدی
به یاد داشته باشید که هرگز ناکامیهای خود را در قالب عجز و ناتوانی یا خشم به نزدیکان خود نشان ندهید.
اخبار ناامیدکننده و اتفاقات بدی که میافتد تمام ذهن شما را درگیر میکند و اینجاست که این اتفاقات بد از شما مطالبه میکند و شما باید مقرریاش را بپردازید.
بنابراین، زمانهایی وجود دارد که شما به واسطه خبرهای بدی که ناگهان به شما میرسد احساس ناامیدی میکنید و تا حدودی این خبرها به شما القاء شده است که باعثشده که شما به این ناامیدی برسید، احساسی که منجر به ناامیدی در کار و ازدواج میشود و احساس بدی که به شما دست میدهد و این حقیقت است.
اما واقعیت این است که ذهن انسانها کاملاً به این مسائل واکنش نشان میدهد بنابراین شرایط دشوار و سختی که یک فرد در آن قرار میگیرد تاحدودی میتواند مسیر غلبه بر آن را پیدا کند و بدرخشد.
درحقیقت شیوهای که مغز ما طراحی شده است امکان ندارد که این غم و اندوه طولانی مدت ادامه یابد.
بعضی زمانها ما نیاز به تلنگر داریم یک یادآوری ملایم که به ما کمک میکند که با ناامیدی خودمان کنار بیاییم و این دقیقاً آن چیزی است که در این مقاله آورده شده است.
بنابراین، احساس ناامیدی با اخبار بد دمدست و ناگهانی به طریقی احساس ناامیدی را در خودتان و احساس ناامیدی در کار و احساس ناامیدی در ازدواج برگردانده و شما آن را در خود انباشته میکنید.
نا امیدی مانند یک کسر می ماند که صورتش توقعات و مخرجش وامکانات موجود می باشد هر چه توقعات ما کمتر و امکانات ما بیشتر باشد درجه نا امیدی کمتر است در حالتی که امکانات کاملا ثابت و مشخص است این توقعات ما است که در صورت افزایشامیدمان را به راس تبدیل کرده و خوشبختی را به بدبختی تبدیل می کند بنابر این الگوی زندگی خود را واقع بینانه تر انتخاب کرده تا از زندگی بهترین بهره را ببریم .
مقابله با ناامیدی
مقابله با هر ناامیدی که ممکن است در محیط کار، روابط اجتماعی با دوستان باشد تا حدودی از یک روش خاصی تبعیت میکند البته گامهایی که برای مقابله برداشته میشود بر اساس شرایطی که فرد در آن قرار گرفته است ناامیدی را تغییر خواهد داد اما این موضوع به شدت شرایط بستگی دارد و گرنه نحوه برخورد یکی است.
مراحلی که در زیر میآید نحوه غلبه بر یاس و ناامیدی را نشان میدهد.
۱- گریه، لطفا گریه کنید
به یک پستوی مخفی بروید(گریه کنید) فیلمی غمانگیز تماشا کنید خودتان را در حمامی محبوس کنید، زیر دوش آب بروید و هر آنچه را که دوست دارید انجام دهید اما گریه کنید.
گریه کردن به اشتباه علائم ضعف گفته شده است به ویژه جایی که مردان بیشتر نگران این مساله هستند.
گریه کردن مکانیزمی است که همه هیجانهای درونی را تخلیه میکند، همچنین تمام استرس ها و تنشها را از شما دور میکند و احساس راحتی و سبکی میکنید.
بنابراین اگر اشکتان میخواهد سرازیر شود جلویش را نگیرید و بگذارید سرازیر شود. تنها زمانی که شما به ذهنتان اجازه خلاصی از سموم را میدهید قادر خواهید بود که گامهای مورد نیاز برای خوب شدن و التیام را بردارید.
۲- اتفاقات را بپذیرید
هر چیزی که برایتان اتفاق میافتد را بپذیرید، بسیاری از افراد میخواهند از زیر بار احساسات غمانگیز شانه خالی کنند چرا که برای آنها دردناک است اما تنها پذیرفتن واقعیت است که آنها را آرام خواهد کرد.
اتفاق نا امیدکنندهای که در زندگیتان روی میدهد را بپذیرید.
اما چرا پذیرفتن اتفاقات زندگی برای مقابله با احساسات ناخوشایند ضروری است؟
زیرا در این صورت شما افکارتان آرام نخواهد شد و شما با افکارتان کنار نخواهید آمد.
افکار منفی و ناامید کننده در آینده با کمترین تحریکی اوج گرفته و حتی بیشتر از آنچه که شرایط ایجاب می کند، منجر به آزار فرد میشود.
۳- خودتان را متحول کنید
برخی از افراد وجود دارند که به شدت به عمق فاجعه میروند و آنقدر در غم خود فرو میروند که حاضر نیستند که از آن شرایط بیرون بیایند.
انسانها در دلسوزی به خویشتن و فاز «وای بر من» مستعد هستند. اما اگر این فاز نگذرد و اجازه داده شود که احساسات بد در زندگی روزمره شما مداخله کند، در نتیجه بر بهرهوری و آرامش ذهن شما تاثیر خود را میگذارد. این لحظه زمانی است که باید با خودتان بگویید که «دیگر بس است» و باید سعی کنید خودتان را تغییر دهید و به زندگی ادامه دهید.
۴- خانه را به محل شادی تبدیل کنید
بدون شک، احساس ناامیدی از شکستهای مکرر و شادیهای اندکی که مردم به دنبالشان هستند بوجود میآیند.
۵- در چنین زمانهایی چه کار باید کرد؟
بسیاری از چیزهایی که افراد باید واقعا انجام دهند این است فیلمهای خنده دار تماشا کنید که خنده شما را تضمین کند. اوقات خودتان را با فردی که به آن علاقه دارید بگذرانید. زمانتان را با افرادی که شما را خوشحال میکند، بگذرانید.
با راحتی خیال به دنبال ورزشهای ماجراجویانه بروید. چای بنوشید. با افرادی که به طبیعت علاقهمندند روابط داشته باشید. کتاب بخوایند. گفتارهای بلند پروازانه بخوانید. کشف کنید که چه چیزی در زندگی شما را به پیش میبرد و اینها هستند که جایگزین افکار ناامید کننده می شوند .
و اگر هیچ کدام از اینها به شما کمک نکرد، خودتان را مجبور کنید که بخندید و این خنده اجباری علائمی را به مغزتان میفرستد و شما را خوشحال میکند و احساس شما به آهستگی اما مطمئناً بهتر میشود و چیزهای دیگری که در این زمینه موثر است فهرستی از چیزهایی که شما را شاد میکند را در نظر بگیرید که کمک میکند تا بدانید که چگونه به بی خیالی و آرامش برسید.
۶- با احساسات منفی مقابله کنید
در مورد رویداد غمانگیزی که رخ داده است بیندیشید و آن را با آنچه که اتفاق افتاده است، در چشمانداز زندگی خود قرار دهید. آیا این مسالهای که برای شما بوجود آمده اثر ماندگار و طولانی مدتی در زندگی شما خواهد داشت. آنچه که اکنون اتفاق افتاده آیا در سالهای آینده برای شما مهم خواهد بود؟
اگر حلقه پاسخها به یک «نه» برمیگردد پس شما میدانید که همه این چیزها به شکل جزر و مدی است که میگذرد.
در اینجا چیزی که در مورد آن فکر میشود، حتی اگر پاسخها در دایره «بله» مشخص باشد که آن معمولاً این چنین نمیتواند باشد.
در این گونه مواقع احساسات منفی منجر میشود که به درستی فکر نکنید، بنابراین آن چیزی که شما ممکن است به آن فکر کنید و در زمانی که عصبانیت و خشم شما کاهش مییابد، آن چیزی که بر جای میماند، جدی نخواهد بود.
بنابراین، افکار خودتان را به فهم اینکه احساسات منفی و اثرات آنها ماندگار نیستند باز کنید و از اکنون اجازه دهید که با آنها مقابله کنید.
همیشه نیمه پر لیوان را ببینید
۷- برنامهریزی کنید
آنچه که به شما کمک میکند تا به ناامیدی که شما را در درجات مختلف تحت تاثیر قرار میدهید دور باشید، کشیدن یک نقشه است.
لیستی از همه چیزهایی که از اتفاقات و رویدادها یاد گرفتهاید بنویسید.
درسهایی که یادگرفتهاید و مواردی که تجربه کردهاید و چیزهایی که به شما کمک کرد تا بیابید که کجا هستید و چرا این چیزها ضروری است چرا که آن کمک میکند که بدانید که چیزهای بیشتری درباره مردم و خودتان بدانید و اینکه چگونه شما باید یا نباید اگر اتفاقات مشابهی درآینده اتفاق افتاد واکنش دهید یا ندهید.
این همان چیزی که ما همیشه به دنبالش هستیم درسهایی که ما یاد گرفتیم و چیزهایی که میتوانیم از یک اتفاق نتیجهگیری کنیم.
بعد از این شما یک طرح و نقشه دارید و تشخیص میدهید که با انجام آن احساس راحتی کنید و آن کمک میکند که شما آن را به راحتی یک مکالمه ساده با دوستان انجام دهید.
بعد از آن شما احساس راحتی بیشتری میکنید و این ناامیدیهایی که همواره شما را تهدید میکرد و احساس کاستی میکردید برطرف میشود و با این طرحی که شما برای مقابله با ناامیدی انتخاب کردید اکنون ایدهای دارید که نشان میدهد چه چیزی نیاز است انجام شود و چه دورهای را باید پیگیری کنید.
بنابراین بعداً شما درباره بسیاری از چیزها کوتاه میآیید.
اما به خاطر بسپارید که همواره چیزهایی وجود دارند که باعث ناامیدی میشود اما آنچه که ما درباره آن باید بدانیم این است که چه چیزی مهم است.
برای مطالعه سایر مقاله های روانشناسی اینجا را کلیک کنید .
برای مطالعه مقاله های نجومی روی شکل زیر کلیک کنید
برای دیدن زیباترین آلبوم هایی طبیعت روی شکل زیر کلیک کنید
برای آموزش کامل و حرفه ای گوگل مپ روی شکل زیر کلیک کنید
۱) هر گونه اظهار نظر را در فرم اظهار نظر کاربران وارد کنید .
۲) نظرات بعد از تایید مدیریت نشان داده می شود .
۳) با انتقادات و پیشنهادات سازنده خود ما را هرچه بیشتر همراهی کنید . مدیریت از انتقادات و پیشنهادات سازنده شما استقبال میکند .